جهش تولید چیست؟

فرهاد محمودی فریدون

کارشناس ارشد مهندسی صنایع

مشاور در امور اقتصادی، صنعتی، تولیدی، بازرگانی و خدمات

مقدمه

در راستای تبیین و تشریح شعار سال ۱۳۹۹، این سوال مطرح می­شود که معنی جهش تولید چیست؟ به نظر نویسنده، جهش در تولید یعنی؛ عقب­ماندگی­های حوزه­های تولید را با حداکثر سرعت ممکن در حداقل زمان ممکن جبران کردن. به بیان دیگر باید تمام امکانات و ظرفیت­های موجود در داخل کشور به­کار گرفته شوند تا در یک بازه زمانی کوتاه تولید از هر نظر به یک استاندارد قابل قبول دست یابد. سؤال دیگری که مطرح است این است که، چه رابطه­ای بین تولید، عرضه، رونق و جهش می­توان متصور بود؟ نمودار زیر بیان­کننده این رابطه می­باشد.

نمودار فوق رابطه بین تولید، عرضه، رونق و جهش را این­گونه بیان می­نماید که؛ تولیدات از هر نوع که باشد، باید به بازار مصرف عرضه شود. از سوی دیگر تولید باید رونق داشته باشد، یعنی تولیدات عرضه شده در بازار مصرف، باید مورد مصرف واقع شوند تا تداوم تولید صورت گیرد. تداوم  تولید، رونق تولید را درپی خواهد داشت. شرائط کنونی حاکم بر اقتصاد کشور اقدامی فراتر از رونق تولید را می­طلبد، یعنی تولید باید جهش داشته باشد. تداوم رونق تولید و جبران عقب­مانگی­های تولید، منجر به جهش تولید می­شود و جهش تولید عرضه بیشتر و متنوع­تر تولیدات را به بازار مصرف به­همراه خواهد داشت.

نکاتی که لازم است برای ایجاد جهش در تولید مورد توجه و اقدام قرار گیرند.

بیست اقدام عملیاتی که برای ایجاد جهش در تولید، ضروری است با جدیت هرچه­تمام­تر انجام شوند، عبارتند از:

  • ایجاد تنوع و تمایز در محصول
  • رقابت­پذیر کردن تولید (محصول)
  • بهره­ورکردن تولید
  • افزایش سهم بازار محصول
  • تأمین نیازهای بازارهای داخل در درجه اول و سپس بازارهای خارجی
  • برندسازی
  • ارتقاء کیفیت محصول
  • ایجاد ارزش افزوده
  • افزایش ظرفیت تولید
  • طراحی و استقرار زنجیره تأمین قوی، بی­عیب و نقص
  • راه­اندازی و توجه جدی به واحدهای تحقیق و توسعه
  • شناسایی درست نیاز بازار
  • به­کارگیری فناوری­های روز
  • به­کارگیری نیروی انسانی ماهر، با انگیزه، خلاق و قابل
  • اعتمادسازی (جلب رضایت مشتری)
  • قیمت­گذاری مناسب
  • تقویت واحدهای تولیدی
  • راه­اندازی واحدهای تولیدی جدید
  • حل مسائل تولید (نقش­آفرینی دانشگاه­ها، پژوهشگاه­ها و مراکز علمی در حل مسائل تولید)
  • تأمین منابع مالی مورد نیاز (سرمایه در گردش، طرح توسعه و سرمایه­گذاری­های جدید)

البته اقدامات عملیاتی زیاد دیگری نیز باید انجام شوند (بسته به صنعت می­توانند متفاوت هم باشند.) تا به مدد آنها و اقدامات حمایتی همه­جانبه­ و تمام­عیاری که ضرورت دارد حاکمیت از بخش تولید انجام دهد و نیز استقبال بازار (به­ویژه بازارهای داخلی) از تولیدات داخلی به شرط افزایش سرعت روند ارتقاء کیفت و رقابتی شدن تولیدات، جهش تولید حاصل شود.

      برای ایجاد جهش مداوم و مستمر در تولید، به­ویژه در صنعت، لازم است در کشور صنعت مونتاژ به صنعت ساخت تغییر نماید. به این معنی که طراحی و تولید محصول با به­کارگیری فناوری داخلی توسط متخصصان داخلی انجام شود.

ساخت محصول ضمن ایجاد استقلال در تولید و جلوگیری از وابستگی به خارج، درآمد واحدهای تولیدی را افزایش داده و بیش از صنعت مونتاژ امکان ایجاد تنوع و تمایز در تولید (محصول) را فراهم می­نماید.

برای ساخت محصول، صرف­نظر از توان طراحی، فناوری ساخت بسیار اهمیت دارد. به­طوری­­که هرچه محصول پیچیده­تر باشد، اهمیت فناوری ساخت نیز بیشتر می­باشد. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که برای صنعتی شدن کشور (که حتماً جهش تولید را به­همراه خواهد داشت.) باید توان طراحی محصول و توان تولید فناوری در کشور جهش قابل ملاحظه­ای داشته باشد.

الزامات جهش تولید

رقابت پذیری   (Competitiveness)

یکی از الزامات مهم جهش در تولید رقابت پذیر بودن محصول است. جهش در تولید همواره باید به جهش در فروش منتج شود تا آثار مثبت اقتصادی حاصل شود. یعنی همواره مشتریان بیشتری باید محصول تولیدی عرضه شده به بازار مصرف را خریداری نمایند.

رقابت پذیر بودن یک محصول یعنی آن محصول در مقایسه با محصولات مشابه، دارای مزیت یا مزایایی باشد که مشتری را متقاعد به خریدنش نماید. مهمترین مزایایی که یک محصول نسبت به محصولات مشابه   می تواند داشته باشد، عبارتند از: کیفیت برتر، قیمت پایین تر، در دسترس بودن، پشتیبانی و خدمات پس از فروش بهتر و طولانی تر، تنوع بیشتر، زیبایی بیشتر، تناسب محصول با محیط و شرائط استفاده و استفاده کننده و نهایتاً ایجاد آسودگی خاطر برای مشتری

هرچه یک محصول نسبت به محصولات مشابه (چه محصولات تولید شده در داخل چه محصولات وارداتی) مزایای بیشتری داشته باشد، طبیعتاً شانس بیشتری برای خریداری شدن توسط مشتری را خواهد داشت.

جهش در فروش زمانی دارای ارزش اقتصادی مطلوب خواهد بود که در یک فضای کاملاً رقابتی ایجاد شده باشد نه در یک فضای غیر رقابتی و بعضاً حمایتی، در واقع مزیت یا مزایای محصول تولیدی عرضه شده به بازار مصرف باید خریدار را متقاعد به خرید آن محصول نماید نه چیز دیگری

جهش در فروش یعنی محصول تولیدی عرضه شده به بازار بتواند با تکیه بر مزیت یا مزایای خود، سهم بازار محصولات مشابه را چه در بازارهای داخلی و چه در بازارهای خارجی از آن خود کند. همانطور که اشاره شد، یکی از مزایایی که امکان رقابت محصول با محصولات مشابه را ایجاد می نماید، قیمت پایین تر آن محصول نسبت به محصولات مشابه با کیفیت برابر می باشد.

بهره وری (productivity)

بهره وری نقش کلیدی در جهش تولید خواهد داشت اگر به اهمیت بهره وری در تولید و اقتصاد توجه ویژه شود. بهره وری انواع مختلفی دارد از جمله: بهره وری نیروی کار، بهره وری مواد، بهره وری انرژی و بهره وری سرمایه که اگر دو یا چند نوع از انواع بهره وری بطور همزمان مورد توجه، سنجش و محاسبه قرار گیرند، آنرا بهره وری ترکیبی و چنانچه همه انواع بهره وری همزمان مورد محاسبه قرار گیرند، آنرا بهره وری کل می نماند.

ارتقاء بهره وری منجر به پایین آمدن هزینه های تولید و نهایتاً کاهش قیمت تمام شده محصول می شود. کاهش قیمت تمام شده محصول می تواند، امکان رقابت محصول را از نظر قیمت با محصولات مشابه با کیفیت برابر ایجاد نماید. شناسایی و حذف هزینه های زائد و غیر ضروری، به روز رسانی فناوری تولید و ایجاد تغییر در فرایندهای تولید از جمله اقداماتی هستند که چنانچه به درستی انجام شوند، باعت کاهش قیمت تمام شده محصول خواهند شد.

امروزه یکی از اقلام هزینه که برخی از شرکت ها و کارخانجات بزرگ در دنیا آنرا حتی به صفر رسانده اند، هزینه انبارداری است. انجام چنین کار مهمی تنها با طراحی و استقرار یک زنجیره تأمین بسیار قوی و بی عیب و نقص امکان پذیر خواهد بود. یک زنجیره تأمین قوی می تواند هزینه ضایعات را نیز به صفر برساند.

جهش تولید چنانچه با صرف هزینه های اضافی قابل پیشگیری و غیر ضروری، صرف مواد بیش از نیاز و همراه با ضایعات و بطور کلی با صرف عوامل کار بیش از اندازه حاصل شود، مطلوب نبوده و باید در ایجاد جهش تولید از این طریق تجدید نظر شود.

زنجیره تأمین (Supply Chain)

زنجیره تأمین مهمترین و طولانی ترین فرایندی است که برای یک واحد تولیدی می توان در نظر گرفت. زنجیره تأمین دارای سه مرحله: پیش از تولید، تولید و پس از تولید می باشد. در واقع زنجیره تأمین از مرحله تأمین مواد اولیه آغاز می شود و تا مرحله تحویل کالای نهای به مشتری ادامه می یابد. البته برای محصولاتی که نیاز به پشتیبانی و ارائه خدمات پس از فروش دارند، زنجیره تأمین این مرحله را نیز در بر می گیرد. در زنجیره تأمین، جریان سرمایه، مواد، اطلاعات و محصول انجام می شود.

اگر یک واحد تولیدی می خواهد جهش تولید داشته باشد، حتماً باید دارای یک زنجیره تأمین قوی و بدون عیب و نقص باشد. انتخاب تأمین کننده مواد اولیه در مرحله نخست زنجیره تأمین بسیار حائز اهمیت است. اینکه مواد اولیه مورد نیاز با چه قیمتی و با چه کیفیتی و در چه زمانی به دست تولید کننده برسد، در کمیت و کیفیت تولید مؤثر خواهد بود. در قیمت تمام شده محصول مؤثر خواهد بود. بر زمان عرضه محصول به بازار مصرف و انجام تعهد زمانی تولید کننده مؤثر خواهد بود. پس بسیار مهم است که تأمین کننده مواد اولیه چه کسی یا چه شرکتی باشد. سوال مهم این است که، آیا تأمین کننده مواد اولیه به تعهدات خود پایبند می ماند یا تحت شرائط، از تعهدات خود سر باز خواهد زد؟ در زمان تحریم تولیدکنندگان داخلی، در موارد بسیاری با انجام نشدن تعهدات تأمین کنندگان خارجی مواد اولیه خود مواجه می شوند. پس در انتخاب تهیه کننده مواد اولیه (چه تأمین کنندگان خارجی و چه تأمین کنندگان داخلی) باید دقت بسیار زیادی شود. مرحله دوم زنجیره تأمین در واقع فرایند تولید محصول است. در این مرحله می بایست، نیازسنجی بازار، طراحی و تولید محصول با دقت زیاد انجام شود. برای ایجاد جهش در تولید، بسیار مهم است که چه چیزی تولید شود؟ چگونه تولید شود؟ با چه کیفیتی تولید شود؟ قیمت تمام شده محصول چقدر باشد و با چه قیمتی به دست مصرف کننده نهایی برسد؟ در مرحله تولید می توان به سؤالات فوق پاسخ داد. اساساً پاسخ هر یک از سؤالات فوق می تواند در جهش تولید نقش آفرین باشد. مرحله سوم زنجیره تأمین به هرآنچه پس از تولید اتفاق می افتد، مربوط است. در واقع توزیع و رساندن محصول به دست مصرف کننده نهایی در این مرحله انجام می شود. این مرحله بسیار حساس و مهم است چرا که در این مرحله است که ارتباط مشتری با محصول برقرار می شود و قضاوت و برداشت مشتری از محصول خریداری شده، تولید کننده آن و نهایتاً برند آن صورت می گیرد. اگر مشتری به برداشت خوبی برسد به مشتری وفادار تبدیل خواهد شد. پشتیبانی از محصول (گارانتی و وارانتی محصول) و ارائه خدمات پس از فروش با کیفیت و استاندارد قابل قبول به وفاداری مشتری می افزاید و موجب تقویت برند، افزایش سهم باز آن محصول و نهایتاً جهش فروش می شود و جهش فروش نیازمند جهش تولید.

 

 برندسازی (BRANDING) و تأثیر آن بر جهش تولید

جهش تولید به تنهایی اثر مثبت چندانی بر اقتصاد کشور نخواهد داشت. جهش تولید باید جهش در فروش را به دنبال داشته باشد تا اقتصاد کشور را به حرکت درآورد. چنانچه بازار را به بازار داخلی و بازار خارجی تقسیم نماییم، یک محصول تولید شده در داخل کشور در بازارهای داخلی با سایر محصولات مشابه تولید شده در داخل و محصولات مشابه وارداتی (محصولات مشابه وارداتی از نظر تنوع برند، بسته به تبادلات تجاری کشور با سایر کشورها، محدود خواهد بود.) رقابت خواهد داشت. طبیعی است که منظور از رقابت، رقابت در فروش است. رقابت در فروش یعنی اگر محصول برای اولین بار است که عرضه می شود، بتواند سهمی از بازار را به خود اختصاص دهد و اگر سابقه حضور در بازار را دارد، سهم بازار خود را افزایش دهد یا حداقل سهم بازار خود را حفظ نماید. همین محصول تولید شده در داخل کشور در بازارهای خارجی،  به دلیل وجود تنوع برند، رقابت سخت تری را با محصولات مشابه خارجی خواهد داشت.

جهش تولید در درجه اول به دنبال آن است که در بازارهای داخلی سهم بازار محصولات مشابه وارداتی کاهش یافته و حتی به صفر برسد و سپس سهم بازار محصولات تولید شده در داخل در بازارهای خارجی نه تنها حفظ، بلکه افزایش نیز بیابد و چنانچه محصولی برای اولین بار است که عرضه می شود، بتواند سهمی از بازارهای خارجی را به خود اختصاص دهد.

مزیت یا مزایای رقابتی یک محصول امکان رقابت آن محصول را با سایر محصولات مشابه چه در بازارهای داخلی و چه در بازارهای خارجی، ایجاد می نماید. به بیان دیگر، مزیت یا مزایای رقابتی یک محصول، عوامل و دلایلی هستند که مشتری را متقاعد می سازند تا آن محصول را خریداری نماید. یکی از مزایای رقابتی یک  محصول تولید شده در داخل نسبت به سایر محصولات مشابه تولید شده در داخل یا وارداتی، کیفیت برابر آن محصول با قیمت پایین تر یا کیفیت بالاتر آن محصول با قیمت برابر یا حتی قیمت پایین تر می باشد. در برخی از موارد، مشتری حاضر است، محصولی را با قیمتی بالاتر نسبت به قیمت محصولات مشابه خریداری نماید. در

 

واقع مشتری حاضر است به محصولات برند، قیمت بالاتری را پرداخت نماید. کالای برند در هر بازاری، رقابت پذیری بالاتری دارد. جهش تولید برای رسیدن به جهش فروش نیازمند برند سازی است تا بتواند در بازارهای داخلی و بازارهای خارجی با محصولات خارجی رقابت منجر به پیروزی داشته باشد.

برندسازی یعنی همیشه یک گام از رقبا جلوتر بودن و آسودگی خاطر برای مصرف کننده ایجاد نمودن. یک گام جلوتر بودن یعنی، تشخیص درست و زودهنگام نیاز بازار، خلاقیت در طراحی و تولید، توجه داشتن به خواست و سلیقه مشتری، تنوع محصول و تنوع قیمت ایجاد نمودن.

عوامل بسیاری در برند شدن یک محصول دخالت دارند. یک محصول برند در تمام مراحل زنجیره تأمین به برند بودن و برند ماندن خود توجه دارد و از رعایت استاندارهای تعیین شده و اجباری نه تنها پرهیز نمی کند، بلکه همواره استاندارهای برتر و بالاتر را نیز رعایت می نماید. اجزاء تشکیل دهنده یک محصول برند، همگی برند هستند. به عنوان مثال یک کفش برند حتماً از مواد اولیه مرغوب ساخته شده است. حتماً دارای طراحی و الگوی بسیار خوب می باشد، حتماً دارای دوخت عالی می باشد و اجزاء آن با بهترین کیفیت به هم متصل شده اند. یک برند خوب و برتر علاوه بر کیفیت تولید، به بسته بندی، نحوه ی توزیع و رساندن محصول به دست مشتری نهایی و نحوه ی ارتباط مؤثر با مشتری توجه ویژه دارد.

یک محصول برند، نام و آرم برند نیز خواهد داشت. در برند سازی، مبحث نام گذاری محصول از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر چه نام محصول به تنهایی موجب برند شدن محصول نمی شود، لیکن بی توجهی و بی دقتی در نام گذاری، حتماً به برند شدن آن محصول ضربه وارد خواهد کرد.

بررسی برندهای مشهور دنیا در صنایع مختلف نشان می دهد، نام گذاری آنها با دقت و وسواس زیادی انجام شده است. نکته قابل توجه اینکه، در اغلب موارد، نام محصول با نام شرکت تولید کننده یکی است و انواع محصولات تولید شده با یک نام به بازار عرضه می شوند. به عنوان مثال، در صنعت لوازم خانگی و گوشی های موبایل، برند سونی یا سامسونگ، تمام محصولات تولیدی خود را با نام سونی و سامسونگ به همه بازارها (داخلی و خارجی) عرضه می نمایند. در صنعت خودرو نیز برند بنز، تمام خودروهای تولیدی خود را با همین نام به تمام بازارها (داخلی و خارجی) عرضه می نماید. این امر برای ماندگاری برند در ذهن مشتری بسیار حائز اهمیت است. بی دقتی در نام گذاری محصول و انتخاب نامی ضعیف، بدون رعایت ویژگی های نام گذاری محصول و بدون توجه به بازارهای هدف، نام گذاری محصول متفاوت از نام شرکت، نام گذاری مجزا برای هر یک از محصولات تولیدی یک تولید کننده، می تواند مانع از برند شدن محصول و نهایتاً شکست آن محصول در عرصه رقابت با سایر محصولات مشابه در بازارهای مختلف شود.

نتیجه اینکه، اگر بخواهیم جهش تولید به جهش در فروش منتج شود و محصولات تولید شده ایرانی در بازارهای داخلی و خارجی بر محصولات خارجی فائق آیند، باید برای محصولات خود برند سازی کنیم و آنها را به به عنوان محصولات نام آشنای ایرانی به بازارهای خارجی معرفی نماییم.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.