مد پایدار و چالش های آن

ترجمه و تنظیم: زهرا شریف آرا، کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات

صنعت مد دومین صنعت با بیشترین میزان آلایندگی در جهان است و به همین دلیل باید آن را به صنعتی پایدارتر تبدیل کرد. پایداری در مد، مسئله‌ای پیچیده است که سه جنبه مهم را در بر می‌گیرد: محیطی، اجتماعی و اقتصادی. جنبه محیطی ارزش زیست محیطی و حفظ منابع را شامل می‌شود، جنبه اجتماعی به دنبال مزایای رضایت مشتری است. از سویی جنبه‌های زیبایی شناختی و اجتماعی نیز بسیار مهم هستند و جنبه اقتصادی سود شرکت صنعتی و یا شرکت تجاری را تعیین می‌کند. تمامی جنبه‌ها باید به صورتی پوشش داده شوند تا از دانش کافی در زمینه پایداری مد، قوانین و مقررات، سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای-تحقیقاتی اطمینان حاصل گردد و همچنین یادگیری نوآوری محور نیز درگیر شود.
با این وجود پایداری در صنعت مد نباید به عنوان یک ابزار کلیدی در استراتژی بازاریابی برای یک برند مد استفاده شود، در غیر این صورت مشتریان مجبور به خرید بیشتر و یا انتخاب از میان محصولاتی خاص می‌شوند.

بررسی جنبه‌های پایداری مد
تحلیل پایداری در صنعت مد عموماً بر جنبه محیطی متمرکز شده است و سپس در زمینه عناصر اقتصادی و اجتماعی مورد بحث قرار می‌گیرد.

جنبه‌های زیست محیطی پایداری
جنبه‌های زیست محیطی پایداری بر اساس ۵ شاخص تحلیل شده‌اند که این شاخص‌ها الیاف و منسوجات پایدار، شیوه طراحی و رویکرد پایدار، تأثیر فناوری‌های تولید پوشاک بر پایداری، پایداری در شستشوی محصولات و استفاده از ضایعات هستند.

الیاف و منسوجات پایدار
الیاف و تکمیل‌های نساجی مورد استفاده برای تولید پارچه باید زیست‌محیطی و تجزیه‌پذیر باشند و یا به آسانی بازیافت گردند (شکل۱).
استفاده بیشتر از الیاف سلولزی طبیعی کلاسیک که به صورت ارگانیک رشد کرده‌اند، مانند پنبه و کتان، الیاف پروتئینی مانند ابریشم و پشم، و الیاف سلولزی مانند کنف و بامبو که اخیراً محبوب شده‌اند، امکان حذف مواد شیمیایی را فراهم می‌کند، تأثیر منفی کمتری بر محیط زیست دارند و به شرکت‌های نساجی کمک می‌کنند تا پایداری را افزایش دهند. علاوه بر این، توجه محققان به دیگر ساختارهای زیستی قابل استفاده در صنایع نساجی جلب شده است که به عنوان مثال می‌توان به بیوپلیمرهای اصلاح شده سلولز باکتریایی اشاره نمود. این الیاف سلولزی نوآورانه در کنار الیاف بازیافتی، موجب کاهش بهره‌وری از منابع بکر می‌گردد. استفاده از الیاف بازیافتی در لباس‌ها همچنین به اطمینان از چرخه‌پذیری در صنعت مد کمک می‌کند.
از سوی دیگر، فرآیندهای تولید نساجی نیز باید دوستدار محیط زیست باشند. امروزه، صنعت نساجی روش‌های متنوعی در جهت حفاظت از محیط زیست اتخاذ می‌کند، که می‌توان به جایگزینی رنگ‌های شیمیایی با رنگ‌های طبیعی و استفاده از بیوکاتالیست‌های آنزیمی، بیوپلیمرها و توده‌های زیستی اشاره نمود.
افزون بر این، بهره‌گیری از دستگاه‌های دوزینگ خودکار و کنترل‌کننده‌ها در مراحل مختلف تکمیل نساجی، فناوری شستشوی پالس، بازیافت و استفاده مجدد از آب و روش‌های مشابه، در افزایش پایداری فرآیندهای تولید مؤثر هستند. استفاده از فناوری لیزر برای تکمیل پارچه‌های جین، که بسیار محبوب و پرمصرف هستند، نیز به افزایش پایداری صنعت نساجی کمک می‌کند. به عنوان مثال، یک لیزر CO2 کلاس IV با خروجی ۵۰۰ میلی‌وات کمتر از شستشوی سنتی با اسید یا کلر به محیط زیست و سلامت انسان آسیب می‌رساند. تکمیل لیزری حتی از شستشو توسط آنزیم، که اخیراً جایگزین سفیدکننده‌های کلری شده است، آسیب کمتری به محیط زیست‌ وارد می‌کند. بحث در مورد پایداری الیاف، مواد و فناوری‌های تکمیل را می‌توان با بیان این نکته به پایان رساند که فناوری‌های جدید نساجی، مقدار میکروفایبرهای آزاد شده را کاهش می‌دهند. علاوه بر این، دانشمندان رویکرد جدیدی را برای کاهش انتشار میکروفایبرها تا (بیش از ۸۰ %) در هنگام شستشوی منسوجات مصنوعی پیشنهاد کرده‌اند. برای این منظور، پوشش‌هایی با دو پلیمر زیست‌تخریب‌پذیر مانند پلی اسید لاکتیک (PLA) و پلی بوتیلن سوکسینات-کو-بوتیلن آدیپات (PBSA) برای استفاده در پارچه‌های پلی‌آمید با روش الکتروفلویدینامیک (EFD) پیشنهاد شده‌اند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۱ الیاف و مواد پایدار

روش‌ها و رویکردهای طراحی مد پایدار
با توجه به مطالعه کلکستون و کنت مشخص گردید که اکثر برندهای مد، استراتژی‌های پایداری را که عمدتاً با مواد و مراحل تولید طراحی دایره‌ای مرتبط هستند، در اولویت قرار می‌دهند. با این حال، در نظر گرفتن پایداری در تمام مراحل چرخه عمر محصول در فرآیند طراحی یک مجموعه مد آسان نیست. به عنوان مثال، وو و دووندورف طراحی‌های نوآورانه‌ای از پارچه‌های تاری-پودی و بافتنی برای تولید لباس‌های هوشمند معرفی نمودند. به همین ترتیب، گم و همکارانش روش‌های ساده‌ای برای جداسازی یک لباس و سپس مرتب‌سازی و بازیافت قطعات جدا شده اتخاذ نمودند. امکان تولید یک ژاکت با قطعات قابل تغییر این امکان را فراهم می‌آورد تا هر قطعه بازیافت یا مجدد استفاده شود تا محصولی با طرح متفاوت تولید گردد. به عنوان مثال، استنکونینه با استفاده از نوارهای پارچه جین که با لیزر از لباس‌های فرسوده جدا شده بودند، دست به تولید پارچه‌های ساده و جناغی زد که از آن‌ها در تولید مجموعه‌ای از اکسسوری‌ها مانند یقه‌ و کمربند استفاده نمود. پاراس و همکارانش نیزدر مطالعات خود امکان شخصی‌سازی لباس‌های تولید انبوه را بیان نمودند.

هوانگ و ژانگ نیز روش‌های بازطراحی نوآورانه‌ای را برای کاهش ضایعات پساصنعتی و پسامصرفی پیشنهاد کردند. با این حال، تفاوت‌های قابل توجهی بین طراحی بازیافتی و فرآیندهای استاندارد طراحی و تولید وجود دارد. روش طراحی دیگری به نام «طراحی بدون ضایعات» نیز راه خوبی برای کاهش ضایعات نساجی در تولید پوشاک است. مد بدون ضایعات از طریف توسعه در الگو‌ پوشاک قابل دستیابی است که این طراحی به طور قابل توجهی ضایعات را در مرحله الگوسازی و برش کاهش می‌دهد یا از بین می‌برد. با این حال، این روش به شدت به عرض پارچه بستگی دارد. علاوه بر این، محدودیت‌هایی در این طراحی وجود دارد زیرا طراحی پوشاک به روندهای مد فصلی وابسته است که در میان آن‌ها محدودیت‌های نسبتاً سختی برای سیلوئت‌های لباس‌ها تعیین شده است. بنابراین، باید ابتکارات بیشتری برای افزایش پایداری وجود داشته باشد. ژنگ و همکارانش مدلی را پیشنهاد کردند که شامل عناصر کلیدی طراحی پوشاک مانند رنگ‌، سیلوئت‌، سبک‌، تم‌، جزئیات و پارچه‌ است. گروه تحقیقاتی دیگری ابزاری برای طراحی به نام «بوم بازطراحی» را پیشنهاد کردند که برای طراحی‌های ساده‌تر مناسب بود. بوم پیشنهادی شامل دوازده بلوک ساختمانی است، که این بلوک‌ها کانسپت، مصرف‌کننده، برندینگ، طراحی دایره‌ای، مدل‌های کسب‌وکار، نوآوری، انتخاب مواد هوشمند، نمونه‌های اولیه و توسعه محصول، جریان‌های درآمد و هزینه‌ها، مدیریت داده، تأمین منابع، زنجیره تأمین و ذینفعان را در بر می‌گیرد که باید در هنگام ایجاد یک برند مد پایدار مورد توجه قرار گیرند. هر بلوک ساختمانی شامل فهرستی از ویژگی‌ها و سوالات است که به صورت مجزا توضیح داده شده‌اند. بوم یک مکانیزم واضح و مختصر برای ساختاردهی تفکر و بحث در مورد فرصت‌ها و چالش‌هایی است که کارآفرینان در زمینه پایداری با آن مواجه هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۲ روش‌ها و رویکرد‌های طراحی در مد پایدار

تأثیر فناوری‌های تولید پوشاک بر پایداری
در زمینه تولید انبوه پوشاک، کاهش ضایعات تولید پوشاک یکی از مهمترین مسائل در جهت افزایش پایداری است. در شرکت‌های تولید پوشاک، ضایعات نساجی پس از بازرسی کیفی، برش پارچه و شناسایی نقص‌های دوخت ایجاد می‌شوند. فناوری‌های به‌کاررفته باید به صرفه‌جویی در منابع اولیه، مواد، زمان و هزینه‌های نیروی کار کمک کند و دوستدار محیط زیست باشد. بنابراین، تأثیر فناوری‌های تولید پوشاک بر پایداری مد اهمیت پیدا کرده‌است (شکل ۳). اگرچه شرکت‌های پیشرو فناوری‌های نوآورانه طراحی توسط کامپیوتر (CAD) مانند لکترا، جربر و CLO و بسیاری دیگر را توسعه داده‌اند که می‌توانند انعطاف‌پذیری بالا و سرعتی به مراتب بیشتر در مراحل طراحی پوشاک و برش پارچه فراهم کنند، اما نمی‌توانند به طور کافی میزان ضایعات تولید شده در تولید پوشاک را کاهش دهند. با این وجود، فناوری‌های جدیدی در تولید معرفی شده‌اند که به افزایش پایداری مد کمک می‌کنند. به عنوان مثال، در بسیاری از تحقیقات بیان شده است که فناوری لیزر که اخیراً محبوب شده است، چندین مزیت دارد. این فناوری می‌تواند عیوب پارچه را تشخیص دهد یا قطعات لباس را به طور خودکار روی ماشین‌های دوخت قرار دهد و بدین ترتیب جایگزین مشاهده بصری در طول عملیات دوخت شود. علاوه بر این، فناوری لیزر برای علامت‌گذاری، برش دقیق قطعات لباس، اتصال حرارتی، ایجاد طرح یا فرآوری چرم و جین، و اسکن سه‌بعدی بدن کاربرد دارد. استفاده از فناوری لیزر هزینه‌های پردازش را کاهش می‌دهد، انعطاف‌پذیر است و می‌تواند برای سفید کردن نه تنها یک قطعه کامل، بلکه به صورت موضعی نیز به کار رود. تکمیل با لیزر تغییرات بسیار کوچکی در ساختار جین ایجاد می‌کند و این فرآیند بدون استفاده از آب و بدون تولید ضایعات است. استفاده از ابزارهای دیجیتال در طراحی‌های مختلف و پیچیده، از جمله ساختارهای سه‌بعدی، تعداد عملیات دستی برای کارگران را کاهش می‌دهد. استفاده از اسکنرهای سه‌بعدی بدن، سفارشی‌سازی انبوه محصولات را از طریق ادغام با فناوری CAM تضمین می‌کند و محصولات مناسبی را با سرعت به مراتب بالاتر تولید می‌کند. این فناوری جایگزین تکنیک‌های اندازه‌گیری دستی زمان‌بر می‌شود و مزایایی مانند جمع‌آوری بهینه مجموعه داده‌های بسیار حجیم برای تحلیل مقایسه‌ای مداوم را خواهد داشت. هنگامی که از فناوری‌های اتصال مانند چسباندن یا حرارت به دوخت استفاده می‌شود، حاشیه‌ درزها باریک‌تر هستند. بنابراین، هزینه‌ها با کاهش روبرو هستند. علاوه بر این، بازیافت محصولات نساجی آسان‌تر خواهد بود. از آنجایی که فرآیندهای اتصال حرارتی و چسباندن سریع‌تر و انعطاف‌پذیرتر از دوخت هستند، کارایی افزایش می‌یابد و در زمان صرفه‌جویی می‌شود. همچنین، فناوری چاپ سه‌بعدی پایداری در تولید را با توجه به دو جنبه مهم افزایش می‌دهد؛ حذف ضایعات و کاهش هزینه‌های حمل و نقل. فناوری‌های واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) که در صنعت مد به کار گرفته شده‌اند نیز می‌توانند پایداری مد را افزایش دهند. AR محیط‌های فیزیکی و عناصر مجازی، از جمله تصاویر یا اطلاعات، مانند «آینه‌های جادویی» در مراکز خرده‌فروشی عمل می‌کنند. در مقابل AR، VR از طریق یک نمایشگر سرپوشیده یا صفحه نمایش محصول مورد نظر را به تصویر می‌کشد. به عنوان مثال، هنگام پرو کردن لباس‌ها یا شرکت در یک رویداد مد مجازی، جنبه‌هایی مانند حمل و نقل غیرضروری و استفاده بیش از حد از مواد حذف می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۳ فناوری‌های تولید پوشاک با رویکرد پایداری

مشکلات پایداری در شستشوی محصولات نساجی
مطالعه منتشر شده توسط براون و همکارانش یکی از اولین مطالعاتی بود که بیان کرد میکروفایبرها به دلیل شستشوی خانگی لباس‌ها ایجاد می‌شوند. براون و همکارانش میکروفایبرهای جمع‌آوری شده در سواحل شش قاره جهان را با میکروفایبرهای یافت شده در ایستگاه‌های تصفیه فاضلاب و فیلترهای ماشین‌های لباسشویی خانگی مقایسه کردند و دریافتند ترکیب میکروفایبرهای جمع‌آوری شده در هر یک از مناطق مورد مطالعه بسیار شبیه به میکروفایبرهای پلی‌استر رایج بود. بیشترین مقدار میکروفایبرها در مناطق پرجمعیت یافت شد. این میکروفایبرها حتی در تجهیزات تصفیه فاضلابی که برای یک دهه استفاده نشده بودند نیز وجود داشتند. نساجی و پوشاک منابع اصلی آلودگی میکروپلاستیک در محیط‌های آبی مانند رودخانه‌ها، سواحل، اقیانوس‌ها و دریاها به دلیل فرآیندهای مراقبتی آن‌ها مانند شستشو و آبکشی هستند و حتی در مناطق دورافتاده جهان نیز یافت می‌شوند. امروزه پوشاک ساخته شده از الیاف مصنوعی منبع اصلی اولیه میکروپلاستیک‌ها هستند که تأثیرات منفی بر محیط زیست و سلامت انسان می‌گذارند. تحقیقات اخیر انجام شده در کشورهای مختلف و بررسی منسوجات با ترکیبات فیبری مختلف تأیید کرده است که میکروفایبرها در طول شستشو آزاد می‌شوند و عوامل زیادی بر مقدار میکروفایبر آزاد شده در طول شستشو تأثیر می‌گذارند (شکل ۴).

واسیلنکو و همکارانش ثابت کردند که نمونه‌های پلی‌استر فرآوری شده به روش‌های مکانیکی، شش برابر بیشتر از نمونه‌های نایلونی تاری-پودی و نخ‌های فیلامنتی میکروفایبر آزاد می‌کنند. تحقیقات بررسی شده تأیید کردند که لباس‌های ساخته شده از الیاف طبیعی بیشترین مقدار میکروفایبر را آزاد می‌کنند اما به راحتی در محیط تجزیه می‌شود. با این حال، میکروفایبرهای مصنوعی به آسانی تجزیه نمی‌شوند و برای مدت طولانی محیط زیست را آلوده می‌کنند. انتشار میکروفایبرها به پارامترهای شستشو بستگی دارد، مانند نسبت بین مقدار آب و لباس‌، دمای مایع شستشو، شاخص pH آب، مدت زمان شستشو، فیلترهای ماشین و مواد شوینده. افزایش مدت زمان شستشو بر شدت بیشتر انتشار میکروفایبر تأثیر می‌گذارد. در طول شستشوی منسوجات ساخته شده از الیاف مصنوعی، مقدار فیبر آزاد شده به دلیل تنش‌های مکانیکی و شیمیایی که لباس‌ها در ماشین‌های لباسشویی متحمل می‌شوند، افزایش می‌یابد. نرم‌کننده‌ها و سفیدکننده‌ها انتشار میکروفایبرها را کاهش می‌دهند. نپر و تامپسون نشان دادند که با افزایش مدت زمان و دما، انتشار میکروفایبرها نیز به دلیل کاهش سختی میکروفایبرها افزایش می‌یابد. علاوه بر این، نپر و تامپسون بیان کردند که ۶ کیلوگرم لباس در هر شستشو به طور میانگین بیش از ۷۰۰,۰۰۰ عدد فیبر آزاد می‌کنند.
تأثیر فرآوری مکانیکی که در فرآیند شستشو رخ می‌دهد بر انتشار میکروفایبرها به طور دقیق مطالعه نشده است. بنابراین، مطالعات کمی در این زمینه منتشر شده است. یانگ و همکارانش فرآیند شستشوی نساجی با یا بدون توپ‌های فلزی را بررسی کردند و تأثیر قابل توجهی از فرآوری مکانیکی بر مقدار میکروفایبر آزاد شده مشاهده نکردند. تجزیه و تحلیل مقایسه‌ای بین شستشو با مواد شوینده مایع و شستشو با پودر نشان داد که استفاده از پودر تأثیر بیشتری بر انتشار میکروفایبرها نسبت به استفاده از مواد شوینده مایع دارد. فرض بر این بود که عامل حاکم بر این تمایل، اصطکاکی است که بین سطوح ذرات پودر شستشو و میکروفایبرها ایجاد می‌شود. با این حال، د فالکو و همکارانش و کای و همکارانش افزودند که فرضیه تأثیر بیشتر پودر شستشو نسبت به مایع شستشو بر انتشار میکروفایبرها باید بیشتر مورد آزمایش قرار گیرد تا مورد تأیید قرار گیرد. علاوه بر این، هارتلاین و همکارانش تأثیر قابل توجه نوع ماشین لباسشویی بر انتشار میکروفایبرها را بررسی کردند. آن‌ها بیان کردند که مقدار میکروفایبر آزاد شده با استفاده از ماشین لباسشویی با وزن بیشتر لباس، هفت برابر بیشتر از ماشین با وزن کمتر لباس است. باید گفت که عوامل زیادی بر انتشار میکروفایبرها در طول شستشوی لباس تأثیر می‌گذارند. با این حال، تنها چند روش که انتشار میکروفایبرها را در طول شستشوی نساجی کاهش می‌دهند، شناخته شده است. علاوه بر مشکلات مربوط به انتشار میکروفایبرها در طول شستشوی خانگی، طبق گزارش نساجی منتشر شده در سال ۲۰۱۹ در کشور سوئیس، باید ذکر شود که فرآیندهای تکمیل نساجی که در شرکت‌های صنعتی در اتحادیه اروپا اعمال می‌شوند، تقریباً از ۱۵,۰۰۰ نوع مختلف مواد شیمیایی استفاده می‌کنند که همچنین محیط زیست را آلوده می‌کنند. بنابراین، اثر منفی فرآیندهای تکمیل نساجی نیز باید در هنگام جستجوی راه‌هایی برای کاهش آلودگی محیط زیست در نظر گرفته شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۴ عوامل موثر بر آزاد شدن میکروفایبرها در هنگام شستشو

بازیافت ضایعات نساجی
همانطور که در بالا ذکر شد، هم تولیدکنندگان و هم مصرف‌کنندگان ضایعاتی تولید می‌کنند که به محیط زیست آسیب می‌رساند. مقدار زیادی از این ضایعات نساجی، مانند ضایعات تولید شده در برش و لباس‌های دارای مشکل فنی، در طول فرآیندهایی مانند بازرسی کیفی، برش الگو و دوخت ایجاد می‌شوند. برای یک لباس ساده، ۱۵٪ تا ۲۵٪ ضایعات ایجاد می‌شود و علاوه بر این، مقدار زیادی از لباس‌های فرسوده بازیافت نشده و به ضایعات تبدیل می‌شوند. بنابراین، بازیافت می‌تواند به کاهش ضایعات کمک کند. (شکل ۵)
با این حال، بازیافت ضایعات نساجی فرآیندی پیچیده است زیرا تقریباً همه محصولات نساجی از بیش از یک نوع لیف تشکیل شده‌اند. الیاف مخلوط و مصنوعی بخش عمده‌ای از ضایعات نساجی تولید شده در فرآیندهای تولید پوشاک را تشکیل می‌دهند. این مشکل منجر به دشواری در بازیافت محصولات و یا استفاده مجدد از آن‌ها در یک محصول جدید می‌شود. علاوه بر این، منسوجات به صورت شیمیایی تکمیل، با فیلم‌های پلیمری پوشش داده می‌شوند و یا با غشاهای عملکردی لمینیت می‌شوند تا خواص عملکردی آن‌ها بهبود یابد. این گروه از مواد در نتیجه نیاز به یک سیستم پیچیده و دقیق برای جداسازی خواهند داشت. در لباس‌های مختلف از لوازم جانبی مانند دکمه‌ها، زیپ‌ها و غیره استفاده شده‌است که از فلز، پلاستیک یا مواد دیگر ساخته شده‌اند. جنس نخ‌های دوخت نیز معمولاً با جنس الیاف پارچه لباس‌ متفاوت است. افزون بر این، بازار به سرعت در حال تکامل لباس‌های هوشمند با اجزای الکترونیکی است که چالشی بزرگتر از لباس‌های معمولی در زمینه بازیافت ضایعات ایجاد می‌کنند. یکی از راه‌های مناسب برای حل این مشکل طراحی لباس‌هایی با قابلیت جداسازی سریع اجزاست. گام و همکارانش نشان دادند که پس از کاهش تنوع مواد استفاده شده در یک کت رسمی مردانه، این کت به راحتی در ۱.۵ دقیقه قابل جداسازی به منظور تفکیک ضایعات و بازیافت به منظور تولید الیاف پشم و پلی‌استر خواهد بود. همچنین لازم به ذکر است که بازیافت منسوجات استفاده شده نیاز به فناوری‌های نوآورانه دارد، مانند “فناوری فایبر سورت” که توسط گروه ول‌تک پیشنهاد شده‌است. این فناوری جدید بر اساس ترکیبی از فناوری NIR و دوربین RGB است که به صنعت بازیافت اجازه می‌دهد منسوجات را بر اساس ترکیب الیاف، مانند پلی‌استر، نایلون، پشم، اکریلیک، ویسکوز و پنبه، و خواص رنگی شناسایی و جدا کند. دوربین NIR ترکیب الیاف و دوربین RGB ترکیب رنگ را تجزیه و تحلیل می‌کند. از آنجا که این فناوری جدید است، با محدودیت‌هایی نیز مواجه است که از آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره نمود: دشواری در جداسازی الیاف مخلوط (سه نوع یا بیشتر)، تشخیص دشوار رنگ‌های تیره نسبت به رنگ‌های روشن، و عدم اسکن صحیح منسوجات مرطوب.

 

 

 

 

 

 

شکل ۵ روش‌های استفاده از ضایعات

ابعاد اجتماعی پایداری
در باب بُعد اجتماعی مد پایدار، دو نکته قابل ذکر است؛ اول، کمبود آگاهی مصرف‌کنندگان و اطلاعات در مورد محصولات (شکل ۶) و دوم، عدم وجود منابع اطلاع‌رسانی در زمینه پایداری که می‌تواند به افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان کمک کند. قابلیت ردیابی و شفافیت محصول در طول فرآیند توسعه و زنجیره تأمین، در نشان دادن اصالت و پایداری برند بسیار مهم شده است. دو مؤلفه اصلی در آگاهی مشتری نقش دارد: ویژگی‌های شناختی و رفتاری مشتریان و وضعیت اشتغال آن‌ها. ویژگی‌های شناختی و رفتاری به فرهنگ و مذهب وابسته است و وضعیت اشتغال تأثیر اساسی بر آگاهی و تصمیم‌گیری دارد. عدم توانایی تشخیص محصولات پایدار از محصولاتی که پایدار نیستند، به دلیل سیستم برچسب‌گذاری غیرشفاف که حتی برای محصولات مد پایدار نیز اعمال می‌شود، مشتریان را با مشکل مواجه می‌کنند. بر این اساس، استانیوکایتی به منظور رفع این مشکل نمونه‌ای از یک سیستم برچسب‌گذاری را توسعه داده است که شامل چهار برچسب دایره‌ای شکل با رنگ‌های مختلف است که هر برچسب مجموعه‌ای از اطلاعات فنی را به مصرف‌کننده ارائه می‌دهد.
دستورالعمل‌های از پیش تعیین شده در مورد بازیافت، تفکیک، استفاده مجدد و تعمیر نیز می‌تواند آلودگی محیط زیست را کاهش دهد. به دلیل محبوبیت فست فشن مردم به راحتی تصمیم می‌گیرند لباس‌های از مد افتاده را نپوشند و آن‌ها را با لباس‌های جدید جایگزین کنند و تعداد زیادی از پیراهن‌های نخی و شلوارهای جین به جای بازیافت، استفاده مجدد یا بازسازی، به زباله تبدیل می‌شوند.
با گسترش ایده پایداری، مصرف‌کنندگان اغلب تشویق می‌شوند تا اصول مد آهسته را به جای پیروی دقیق از روندهای مد بپذیرند. مد آهسته با «محصولات بادوام و طراحی بدون وابستگی به زمان» تعریف می‌شود. بر اساس مفهوم مد آهسته، مشتریان تشویق می‌شوند تا محصولات کمتر، اما بادوام‌تر، زیست محیطی یا بازیافتی خریداری کنند. از آغاز جنبش مد آهسته، رویکرد جدیدی به نام حداقل مصرف‌گرایی به وجود آمد. بر اساس این رویکرد، لباس‌ها به گونه‌ای طراحی می‌شوند که چندمنظوره و بدون وابستگی به ‌زمان باشند، بنابراین این پوشاک می‌توانند در موقعیت‌ها و شرایط مختلف به کار روند.
در این صورت، طراحان مد پیشنهاد می‌کنند که یک کمد کپسولی ایجاد شود – تعداد محدودی از قطعات لباس کلاسیک با رنگ‌های خنثی که امکان ایجاد اوت‌فیت‌های مختلف با استفاده از چند آیتم را فراهم می‌کنند. علاوه بر این، آژانس دیجیتال «لینچپین» چندین ایده مرتبط با مفهوم اجتماعی پایداری مد را پیشنهاد کرده است: کمد کپسولی، بازار لباس‌های دست دوم، لباس‌های اجاره‌ای، لباس‌های بازیافتی و تغییر کاربری یافته. علاوه بر این، دانشمندان بیان کرده‌اند که مداخله آموزشی زودهنگام برای شکل‌دهی به رفتار مشتریان و تولیدکنندگان و ترویج تفکر انتقادی به سوی آینده‌ای پایدارتر برای صنعت مد و بازار ضروری است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۶ جنبه‌های اجتماعی مد پایدار

جنبه‌های اقتصادی پایداری
عوامل زیادی بر روی شیوه‌های پایداری تأثیر می‌گذارند که از میان آن‌ها می‌توان به حلقه بسته، ایجاد ارزش، اصالت، نوآوری، انحصار دولتی و فشارهای قانونی، عملکرد، عدالت و بومی‌سازی اشاره نمود. هاینز نشان داد که مدیریت عاطفی یک عنصر کلیدی در طراحی مد پایدار است که بر انگیزه‌های مالی و اجتماعی کارآفرینان، مدیریت پیچیدگی‌های اخلاقی و ریسک کارآفرینی در کسب‌وکارهای مد پایدار تأثیر می‌گذارد. بنابراین، ابزار اصلی برای اطمینان از پایداری در مد، جایگزین کردن یک مدل خطی است که ایده «برداشتن-ساختن-دور ریختن» را هدایت می‌کند و با مدل کسب‌وکار دایره‌ای بر اساس مفهوم «کاهش-استفاده مجدد-بازیافت» منطبق است (شکل ۷).

در مدل دایره‌ای، منابع برای مدت طولانی در چرخه نگه داشته می‌شوند، ارزش خود را در حین استفاده حفظ می‌کنند و پس از استفاده برای توسعه محصولات جدید مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای تغییرات اساسی در بازار مد، شرکت‌ها باید مشتری نهایی خود را بشناسند و راه‌هایی برای جمع‌آوری یا استفاده مجدد از محصولات استفاده شده پیدا کنند. به عنوان مثال، شرکت «H&M» زنجیره تأمین پایدار اختصاصی را دارد که شامل توسعه مواد اولیه دوستدار محیط زیست‌، تولید پایدار، کاهش انتشار کربن در توزیع و ترویج مد دوستدار محیط زیست است.
مثال دوم برند لباس اسپانیایی «Ecoalfs» است که تورهای ماهیگیری مستعمل را به الیاف پلی‌استر تبدیل کرده که در ساخت کیف و لباس استفاده می‌شوند. با این حال، شرکت‌ها باید برای یک استراتژی بلندمدت در حوزه پایداری تلاش کنند. پایداری و اقتصاد دایره‌ای هر دو عمدتاً بر رقابت‌پذیری بلندمدت شرکت‌های مد تأثیر می‌گذارند. علاوه بر این، آن‌ها می‌توانند به حفظ ارزش‌هایی مانند آگاهی زیست‌محیطی، سنت و اخلاق کمک کنند.

با این حال، اجرای این ابتکارات برای شرکت‌های کوچک‌تر آسان‌تر از شرکت‌های بزرگ‌تر است. این شرکت‌ها کل چرخه تولید را مدیریت می‌کنند که از فرآیندهای بافندگی شروع می‌شود و به تولید و تکمیل پوشاک ختم می‌شود. برای اطمینان از کنترل پایداری در کل چرخه تولید، همه فرآیندهای تولید، از جمله تکمیل شیمیایی، باید در یک شرکت نساجی یا یک شرکت شریک که امکان کنترل هر فرآیند تولید را دارد، انجام شود تا پایداری را تضمین کند. به عنوان مثال، برند لباس زیر الیاف طبیعی دانمارکی «Dilling» مفهوم پایداری را در سیستم مالی خود یکپارچه کرده و سرمایه خود را در فرآیندهای شرکت‌های دیگر که سودآور نیستند اما می‌توانند از نظر پایداری کنترل شوند، سرمایه‌گذاری کرده است.

علاوه بر این، بازار خرده‌فروشی اکثر شرکت‌های مد جهانی است. بنابراین، شرکت‌های تولیدی با چالش بزرگی در تصمیم‌گیری برای بازیافت لباس‌های تولید شده مواجه هستند. از این رو، همکاری بین برندها، مؤسسات تحقیقاتی و شرکت‌های صنعتی می‌تواند به درک بهتر مشتریان نهایی کمک کند و مدل بهتری را برای اطمینان از پایداری کسب‌وکار پیشنهاد دهد. علاوه بر این، لیکا و همکارانش نشان دادند که فرآیندهای تحقیق و توسعه امکان دستیابی به مزیت رقابتی از نظر طراحی محصول، کیفیت و شناخت نام تجاری را فراهم می‌کند. برای اطمینان از پایداری، شرکت‌ها باید همچنین تضمین کنند که حقوق منصفانه‌ای به کارکنان پرداخت می‌شود. علاوه بر این، مد آهسته باید جایگزین مد سریع شود که به شدت بر افزایش سود تمرکز دارد. کسب‌وکارهای نوظهوری مانند اجاره آنلاین لباس یا فروش لباس‌های دست دوم نیز به افزایش پایداری محیط زیستی و اقتصادی و همچنین چرخه‌پذیری مد کمک می‌کنند. علاوه بر این، نظریه کاهش رشد به عنوان یک رویکرد اقتصادی جمعی ظهور کرده است که هدف آن ایجاد تغییرات اساسی در فرهنگ فعلی تولید و مصرف است، به طوری که رفاه انسانی و بقای سیاره به محور اصلی جهت‌گیری بازار تبدیل شود. نظریه کاهش رشد، مصرف انرژی و منابع را کاهش می‌دهد تا اقتصاد را به تعادل با محیط زیست بازگرداند، نابرابری را کاهش دهد و رفاه انسانی را بهبود بخشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل ۷جنبه‌های اقتصادی مد پایدار

نتیجه‌گیری‌
موفقیت شرکت‌های صنعتی در زمینه پایداری به توانایی آن‌ها در ایجاد پایداری در سراسر زنجیره تأمین جهانی و در طول چرخه عمر محصول بستگی دارد. کسب و کار مد پایدار نیازمند ادغام ملاحظات پیچیده در مدل کسب و کار شرکت است که عمدتاً از طریق تحقیق و توسعه و در نظر گرفتن چشم انداز تولید بلندمدت حاصل می‌شود. پیچیدگی طراحی محصولات مد و تنوع گسترده مواد مورد استفاده برای تولید آن‌ها همچنان چالش‌های عمده‌ای برای اکثر شرکت‌های صنعتی مد است. طراحی ساده‌تر محصولات و کیفیت بالاتر منسوجات نیز به افزایش پایداری محصولات کمک می‌کند. علاوه بر این، شرکت‌ها باید به جمع‌آوری و بازیافت لباس‌های مستعمل فکر کنند. بر اساس نظریه اقتصاد دایره‌ای، لازم است عمر محصولات را تا حد ممکن طولانی نگه داشت که این امر در ارتقاء فنی، فروش مجدد، تعمیر یا بازیافت خلاصه می‌شود.
کارشناسان صنعت مد عمدتاً بر مقررات قانونی ملی و بین‌المللی فرآیندهای تولید تمرکز می‌کنند. با این حال، آن‌ها فاقد ابتکارات و ایده‌های داخلی اصیل هستند.تولیدکنندگان پوشاک باید با شرکت‌های تولید الیاف و بافندگان همکاری کنند تا شفافیت بیشتری در زنجیره تأمین وجود داشته‌باشد.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.