آنچه خوبان همه دارند، تو یک جا داری
مهندس علیرضا حائـری/ عضو هیات مدیره خانه صنعت و معدن
به جرات می توان گفت که پوشاک ، تنها صنعتی است که به تنهایی دارای تمامی مزیتهای موجود در سایر صنایع می باشد.
مزیت هایی از قبیل ، ایجاد ارزش افزوده بالا ، قدرت شگرف ارز آوری ، قدرت بینظیر اشتغال زایی و نیاز به حداقل سرمایه گذاری برای احداث و دوستدار و سازگار با محیط زیست و… که همگی در بعد اقتصادی بسیار حائز اهمیت می باشند.
اما پوشاک به غیر از بعد اقتصادی ، در زمینه فرهنگی نیز تاثیر گذار است؛ از طریق پوشاک می توان ارزش های یک جامعه را تعالی بخشید و از طریق صادرات آن می توان این ارزش ها را به دیگر ملل و اقوام در سایر کشورها نیز تسری داد.
لذا بی مناسبت نیست که در تایید مزیت های فوقالاشاره از این ضرب المثل قدیمی مدد گرفت که: آنچه خوبان همه دارند ، صنعت پوشاک به تنهایی دارد . لذا در ادامه و در تایید این ادعای فوق ، مطالبی به اختصار آورده می شود.
ارز آوری:
صنعت پوشاک دارای قدرت ارز آوری شگرفی است و بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی توسعه یافته جهان با علم به این موضوع از این قابلیت نهایت استفاده را به عمل آورده اند.
در حال حاضر ارزش بازار مصرف پوشاک در جهان بالغ بر حدود ۱۵۰۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده می شود و پیش بینی می شود ارزش این بازار در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار نیز برسد.
بسیاری از کشورها با استفاده از این بازار گسترده ، سیاستهای تولیدی و صادراتی خود را در بخش پوشاک ، متمرکز کرده تا بتوانند از این بازار پر رونق سهم بیشتری برداشت نمایند.
در حال حاضر ، صادرات کشورهای صادر کننده پوشاک در سال بالغ بر حدود ۷۰۰ میلیارد دلار است که ۴ درصد از کل صادرات کالاهای صنعتی جهان را شامل می گردد.
کشور چین با صادرات سالیانه ۱۸۵ میلیارد دلار در صدر کشورهای صادرکننده پوشاک قرار دارد. کشور بنگلادش با صادرات سالیانه حدود ۴۰ میلیارد دلار دومین صادر کننده بزرگ جهان بعد از چین می باشد. کشورهای ترکیه ، ویتنام و هند نیز در رده های بعدی قرار دارند.
متاسفانه ، کشور ایران با حدود ۷۰ میلیون دلار صادرات در سال گذشته ، جایگاه مناسبی در بین کشورهای عمده صادرکننده پوشاک در جهان ندارد.
البته طبق اعلام دفتر نساجی وزارت صنعت ، برنامه صادراتی ایران در بخش پوشاک برای سال ۱۴۰۴ معادل یک میلیارد دلار تعیین گردیده است که در صورت تحقق این هدف ، سهم ایران از بازار ۲۰۰۰ میلیارد دلاری پوشاک در جهان درآن سال ، معادل نیم در هزار خواهد بود.
اشتغال زایی:
صنعت نساجی به صورت کل و صنعت پوشاک به طور اخص ، نیاز به سرمایه گذاری کمتری نسبت به متوسط صنایع برای ایجاد یک شغل دارند و از این نظر در جایگاه ویژه ای قرار دارند.
در برنامه راهبردی وزارت صنعت ، هزینه ایجاد یک شغل در بخش نساجی و پوشاک معادل یک چهارم متوسط صنعت برآورد گردیده است؛ این در حالی است که هزینه ایجاد یک شغل در صنعت پوشاک حتی پایین تر از متوسط سرمایه گذاری لازم در کل نساجی و پوشاک می باشد که این مزیت بسیار مهمی برای این صنعت می باشد . صنعتی با نیاز به سرمایه گذاری کمتر و ارزش افزوده بیشتر.
ارزش افزوده:
بدون شک صنعت پوشاک در زنجیره تولید صنایع نساجی و پوشاک دارای بالاترین ارزش افزوده ایجاد شدهاست. این ارزش افزوده بر اساس اعلام دفتر نساجی وزارت صنعت در بخش های پوشاک جین تهیه شده از الیاف پنبه و کت و شلوار فاستونی به نسبت مواد اولیه مصرف شده بیش از ۹۰ درصد و در مورد پوشاک پنبه ای بیش از ۸۰ درصد است.
اشتغال داخلی:
بر طبق اعلام دفتر نساجی وزارت صنعت ، در حال حاضر۷۰۰ واحد صنعتی پوشاک و ۳۰۰،۰۰۰ واحد صنفی تولیدی و توزیعی واحد صنفی با اشتغال حدود یک میلیون نفر در این بخش به فعالیت مشغول هستند. این واحدها با ظرفیتی معادل ۳۴۰ هزار تن در سال احداث گردیده و ظرفیت عملی فعلی آنها بالغ بر حدود ۳۰۰ هزار تن انواع پوشاک در سال می باشد که در حدود هشتاد درصد از نیاز بازار داخل را تامین می نمایند .
دوستدار محیط زیست:
صنعت پوشاک ، صنعتی است پاک و بدون آلودگی و هیچگونه آلایندگی برای محیط زیست ایجاد نمی نماید و جزو صنایع سبز بوده و کمترین مشکل را برای محیط زیست بشر ایجاد می نماید.
لذا امکان احداث آن در تمامی شهرکها و حتی حاشیه شهر ها بلامانع بوده و از این بابت نگرانی وجود ندارد.
بازار مصرف:
همانگونه که اشاره شد ، ارزش بازار جهانی پوشاک در حال حاضر بالغ بر حدود ۱۵۰۰ میلیارد دلار در سال می باشد که تخمین زده می شود این بازار در سال ۲۰۲۵ از مرز ۲۰۰۰ میلیارد دلار نیز فراتر رود .
در حال حاضر ارزش بازار کشور ایران با سرانه مصرف در حدود ۱۰۰ دلار در سال ، بالغ بر حدود هشت و نیم میلیارد دلار می باشد که در حدود ۷۰۰ میلیون دلار آن در اختیار رقبای خارجی می باشد که عمدتاً از طریق قاچاق وارد کشور می شود و مابقی آن نیز توسط تولیدکنندگان داخلی تولید و تامین می گردد.
البته چند سالی است که وزارت صمت به بهانه حمایت از تولیدکنندگان داخلی ، ورود پوشاک به کشور را ممنوع اعلام نموده است .
بالاترین سرانه مصرف پوشاک در جهان در اختیار مصرفکنندگان استرالیایی با سرانه مصرف ۱۰۵۰ دلار در سال می باشد . بعد از آن نیز مردم کشورهای ژاپن ، کانادا ، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا به ترتیب با سرانه مصرف ۸۳۱ ، ۸۱۴ ، ۶۸۶ و ۶۶۳ دلار در رده های بعدی مصرف قرار دارند. متوسط مصرف جهانی نیز در حدود ۱۵۳ دلار در سال می باشد .
مصرف سرانه در ایران نیز، همانطور که پیشتر گفته شد، بالغ بر حدود ۱۰۰ دلار در سال می باشد.
صادرات :
متاسفانه صادرات پوشاک کشورمان بسیار جزیی و در مقایسه با سایر کشورهایی که در نساجی پیشرفته هستند در حد هیچ است . آخرین آمار صادراتی این رشته صنعتی در حدود ۷۰ میلیون دلار اعلام گردیده که در مقایسه با تجارت جهانی ۲۰۰۰ میلیارد دلاری این صنعت تقریباً برابر با هیچ است و به هیچ عنوان در شان نام کشورمان نمی باشد .
البته هدفگذاری وزارت صمت برای صادرات این محصول در سال ۱۴۰۴ بالغ بر حدود یک میلیارد دلار در نظر گرفته شده که رسیدن به این هدف با روند کنونی کمی دور از ذهن می باشد .
ابعاد فرهنگی:
پوشاک علاوه بر اینکه یک کالای اقتصادی است ، بلکه یک کالای فرهنگی هم محسوب می شود .
پوشاک ضمن اینکه در ابعاد اقتصادی بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد ، از نظر فرهنگی نیز جایگاه ویژه ای دارد .
طبیعی است که پوشش هر قوم و ملتی ، نشان دهنده فرهنگ ، طرز فکر و عقیده و هنجارهای حاکم بر آن جامعه می باشد.
نوع پوشش ایرانی می تواند نمونه مناسبی برای ارائه به سایر ملت های همجوار باشد تا علاوه بر ارز آوری ، صادر کننده ارزش های ملی کشورمان نیز باشد.
در همجواری کشور ما در حدود ۴۰۰ میلیون نفر از اقوام مختلف زندگی می کنند که همگی دارای فرهنگ و مذهب یکسان با ما می باشند . علاوه بر مذهب ، بسیاری از این اقوام دارای تاریخ مشترک با ما بوده و دارای سلایق یکسانی با ملت ایران می باشند . استفاده از این پتانسیل عظیم می تواند علاوه بر صدور ارزش های ملی در بعد اقتصادی نیز بسیار سود آور باشد.
چادر مشکی نمونه یک کالای فرهنگی -اقتصادی :
چادر مشکی بهترین نمونه و بهترین مثال از یک نوع پوشاک و پوششی است که می توان به عنوان یک کالای اقتصادی و همچنین فرهنگی نام برد . پوششی با مصرف سالیانه ۷۰ میلیون متر مربع در کشور و با ارز بری بیش از یکصد میلیون دلار در سال ، که متاسفانه سهم تولیدات داخلی از این کالا در بازار داخلی فقط در حدود ۱۰ درصد می باشد و ۹۰ درصد آن وارداتی است و جالب اینکه کشورهایی این کالا را تولید و به کشورهایی نظیر ایران صادر می کنند که خود هیچ مصرفی از این محصول ندارند.
تمرکز بیشتر بر تولید این محصول در داخل کشور ، می تواند از خروج مقادیر متنابهی ارز از کشور جلوگیری کند و در دراز مدت ، بازار مصرف آن در منطقه را نیز در اختیار بگیرد و ارز قابل توجهی را نصیب کشور نماید. با یکصد میلیون دلارمصرف سالیانه ، می توان ۵ کارخانه چادر مشکی با ظرفیت سالیانه مجموعاً ۵۰ میلیون متر مربع در کشور احداث نمود.
در خاتمه:
خلاصه اینکه از صنعت پوشاک می توان به عنوان لوکوموتیو صنعت نساجی نام برد و با رونق و توسعه این رشته صنعتی است که تمامی زنجیره تولید صنعت نساجی به حرکت در میاید. لذا این رشته صنعتی ارزش توجه بیشتر در تمامی ابعاد را داشته و جا دارد نهادهای فرهنگی جامعه نیز همپا با نهادهای صنعتی در رشد و توسعه این صنعت در کشور کوشا باشند ؛ صنعتی که در سالهای اخیر به دلایل متعدد ، مغفول مانده و رشد و توسعه مناسبی نیافته است .