منسوجات و پوششهای مقاوم حرارتی ۱
علی صفوی
دانشجوی دکترا مهندسی شیمی و نساجی علوم الیاف، دانشکده مهندسی نساجی، قطب علمی و پژوهشکده نساجی،
دانشگاه صنعتی امیرکبیر، تهران، ایران و مجتمع تحقیق و توسعه شهید میثمی
قسمت اول: مفاهیم و تعاریف
چکیده
منسوجات، عضوی جداناپذیر از زندگی انسان هستند. در هر مکان و شرایطی، ما محصولات نساجی نظیر پارچهها، پوششها، نخ، طناب و الیاف را در کنار خود مییابیم. با توجه به این که وابستگی زندگی انسان به این محصولات و حضور پررنگشان در زندگی امروزی بیش از هر زمان دیگریست، بنابراین افزایش کارایی منسوجات و تطبیق آنها با زندگی انسان از اهمیت بیشتری برخوردار میگردد. در این راستا، لازم است برای افزایش بهرهوری و ایجاد کاربردهایی نوین و خواصی نظیر استحکام، مدول، مقاومت شیمیایی، پایداری حرارتی و بسیاری از دیگر خصوصیات الیاف، نخ و پارچهها را به عنوان اجزا تشکیل دهنده هر سازه منسوج بهبود دهیم. چرا که الیاف طبیعی و مصنوعی متداول و شناخته شده در این زمینهها دارای نواقص متعددی بودند.
از جمله خواصی که بهبود آن از اهمیت بالایی برخوردار است، میتوان به مقاومت حرارتی و مقاومت در برابر شعله الیاف معمولی و پر کاربرد اشاره نمود. این اهمیت از آن جهت مشخص میشود که در ابتدا، انسان میبایست خود و سپس، سازهها و ابزارهای ساخته خود را در برابر خطرات محیطی، از جمله حرارت و آتش در شرایط مختلف محافظت نماید. مسلم است که در محافظت از افراد، استفاده از پوشش با چنین قابلیتی بسیار مناسب و کارآمد خواهد بود. بنابراین تولید منسوجی که چنین محافظتی را داشته باشد، ضروری است. اما چالشی که اینجا پیش روی محققان وجود دارد، آن است که سازههای مرسوم مورد استفاده، از پایداری لازم برخوردار نیستند. برای این که یک پلیمر مقاوم در برابر حرارت و گرما تلقی شود، نباید در دماهای حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ درجه سانتی گراد تجزیه شود. هم چنین، باید خواص مکانیکی، شیمیایی و ساختاری مورد نیاز و سودمند خود را تا دماهای نزدیک به دمای تجزیه حفظ نماید. منسوجات مقاوم حرارتی به طور عمده در پوشاک و صنایع اتومبیلسازی، صنایع هوا- فضا، عایقها، انواع صافیها، خانگی و پوششهای مخصوص مورد استفاده قرار میگیرد. این پژوهش، اولین سری مقالات منسوجات و پوششهای مقاوم در برابر حرارت میباشد که در ادامه، برخی مفاهیم و تعاریف مربوطه ارائه خواهد شد.
شعله
شعله یا اخگر کوچکترین شکل آتش است و شمع روشن نمونه خوبی از یک شعله است. زمانی که شعله سر بکشد و شعلههای دیگری پدید آورد، آن را آتش مینامیم. سر کشیدن و ازدیاد پرسرعت آتش، آتشسوزی یا حریق نام دارد. شعله زمانی ایجاد میشود که در اثر گرم شدن یک نقطه یا محل، گازهایی ایجاد شوند و آن گازها بسوزند. دمای شعلهها معمولاً بین ۳۰۰ تا ۱۱۰۰ درجه سانتیگراد قرار دارد.
جهت شروع و ادامه آتش سوزی و پایداری شعله، سه عامل زیر که به مثلث آتش معروف هستند و در شکل مشاهده می شود، نیاز است:
- سوخت (fuel)
- حرارت یا گرما (heat)
- اکسیژن (oxygen)
در جریان احتراق، سه عامل بالا با یکدیگر مرتبط هستند. برای مثال، در اشتعال یک پلیمر مراحل متعددی وجود دارد که شروع آن نیازمند یک منبع گرمایی است. در مرحله بعد، تجزیه پلیمر(منبع سوخت) شروع میگردد که، یک فرآیند گرماگیر است به طوری که، جهت غلبه بر پیوندهای مولکولی انرژی مصرف میگردد. در ادامه گازهای قابل اشتعال ایجاد میشود که در اختلاط با هوا و اکسیژن سوخته و گرما آزاد مینمایند. در این مرحله، شعله توسط رادیکالیهای H و OH با انرژی بالا حمایت شده و تغذیه میگردد. حرارت آزاد شده، منجر به نفوذ شعله به بخشهای دیگر بستر شده و موجب تداوم احتراق و گسترش آن میشود. نمایی از این فرآیند در شکل۲ نشان داده شده است.
بررسی روند احتراق مواد مختلف نشان میدهد که در ابتدا شعله کوچک بوده و به آرامی میسوزد اما با گذشت زمان و پیشرفت شعله، سطح بیشتری از منبع سوخت در معرض شعله قرار گرفته و در یک زمان، حرارت ناشی از شعله و سرعت آن دوچندان میگردد. نمایی از این روند در شکل ۳ زیر نمایش داده شده است.
دما و رنگ شعله، به مقدار زیادی از منبع سوختی شعله تاثیر میپذیرد. هر چه منبع سبکتر باشد (نظیر موم در شمع) مولکولهای سوختی در دمای پایینتری تبخیر شده و میسوزند. در این حالت، مولکولها با اکسیژن مخلوط شده و میسوزند و گرما آزاد میکنند. در این حالت، یک شعله مداوم خواهیم داشت. اما هنگامی که دمای اشتعال بالاست، مولکولها تجزیه شده و رادیکالهای آزاد رها شده و اکسید میگردند. در سوختن هیدروکربنها، مهمترین عامل تعیین کننده نوع سوختن میزان اکسیژن در دسترس است. در نبود اکسیژن کافی، دود از شعله برخواسته و زرد رنگ میسوزد. با افزایش میزان اکسیژن، رنگ شعله سفید و سپس آبی رنگ خواهد شد و بدون دود میسوزد. دمای ناشی از سوختن برخی مواد در جدول زیر آورده شده است.
جدول۱- دمای سوختن برخی از مواد
Material burned | Max. flame temperature (°C, in air, diffusion flame) |
Animal fat | ۸۰۰–۹۰۰ |
Kerosene | ۹۹۰ |
Wood | ۱۰۲۷ |
Gasoline | ۱۰۲۶ |
Methanol | ۱۲۰۰ |
Charcoal (forced draft) | ۱۳۹۰ |
گرمای احتراق
گرمای احتراق یک سوخت، مقدار گرمای حاصل از احتراق کامل آن سوخت میباشد. یک سوخت با انرژی کم، دارای بازده گرمایی کم در احتراق است، بنابراین قدرت کمتری در مقایسه با همان مقدار سوخت با ارزش بالا تولید مینماید. اهمیت این کیفیت، وابسته به مقدار هوایی است که سوخت بر اساس وزن یا حجم استفاده میکند.
نقطه اشتعال
نقطه اشتعال یا نقطه احتراق (Flash point) پایینترین دمایی است که در آن از ماده، بخاری قابل احتراق ساطع میشود. اندازهگیری نقطه اشتعال نیازمند یک منبع احتراق است، زیرا با خارج کردن منبع احتراق از محل، بخار فوقالذکر آتش نخواهد گرفت.
باید به این نکته توجه نمود که نباید نقطه اشتعال را با دمای خود احتراقی اشتباه گرفت. در دمای خود احتراقی، نیازی به منبع احتراق وجود ندارد. نقطه اشتعال، دمای بالاتری است که در آن بخار پس از احتراق به سوختن ادامه میدهد. از نقطه اشتعال به عنوان ویژگی توصیفی مواد سوختنی مایع استفاده میشود و پارامتری برای بیان خطرات اشتعالپذیری مایعات است. نقطه اشتعال هم به مایعات قابل اشتعال و هم به مایعات قابل احتراق اشاره دارد؛ و برای هرکدام استانداردهای متفاوتی تعریف شدهاست. مایعاتی با نقطه اشتعال کمتر از ۵/۶۰ درجه سانتیگراد، بسته به استانداردی که اعمال میگردد قابل اشتعال، و مایعاتی با نقطه اشتعال بالای این دما قابل احتراق تلقی میگردند.
هر مایعی دارای فشار بخار میباشد که تابع دمای آن مایع است. هرچه دما افزایش یابد فشار بخار نیز افزایش مییابد. هرچه میزان فشار بخار افزایش یابد تراکم بخار مایع قابل اشتعال در هوا نیز افزایش مییابد. از این رو دما تعیین کننده میزان تراکم بخار مایع قابل اشتعال در هوا میباشد.
میزان تراکم معینی از بخار موجود در هوا، جهت پایداری احتراق الزامی میباشد و این تراکم برای هر مایع قابل اشتعالی متفاوت است. نقطه اشتعال یک مایع قابل اشتعال پایینترین درجهای است که در آن بخار قابل اشتعال به حد کافی برای احتراق، بوسیله منبع احتراق، موجود است.
اشتعال پذیری در پوشاک و منسوجات
همه پارچهها میسوزند اما بعضی از آنها سریعتر مشتعل میشوند. پارچههای بافته شده از مواد طبیعی همچون پارچههای پنبهای، کتانی و ابریشمی راحتتر و سریعتر از پارچههای پشمی میسوزند چون پارچه پشمی سختتر آتش میگیرد و آرامتر میسوزد. این مساله نیز ناشی از ساختار مولکولی و درونی این الیاف است.
وزن و نوع بافت پارچه نیز بر سرعت اشتعال و سوختن پارچه تاثیر میگذارد. پارچههای فشرده (با تراکم بافت بالا) یا ریزبافت، پارچههای مناسبی در این مورد هستند؛ این نوع پارچهها آرامتر از پارچههای سبک و درشت بافت با جنس مشابه میسوزند.
بافت سطح پارچه نیز بر میزان اشتعال پذیری آن موثر است. پارچههای کرکدار با پرزهای بلند سریعتر از پارچههای که دارای سطح سخت و ریزبافت هستند آتش میگیرند و در بعضی موارد، آتش به سرعت به سرتاسر پارچه نوع اول منتقل میشود.
بسیاری از الیاف مصنوعی مانند: نایلون، آکریلیک و پلیاستر در مقابل سوختن مقاوم هستند؛ اما وقتی آتش میگیرند، ذوب میشوند. این ماده ذوب شده داغ و چسبناک بوده و میتواند موجب سوختگیهای موضعی و شدیدی گردد. اگر الیاف طبیعی و مصنوعی به هم آمیخته شوند، احتمال خطر بیشتر است زیرا میزان اشتعال پذیری بالای یکی و ذوب شدن دیگری، معمولاً منجر به سوختگیهای شدیدتری میشود.
سرعت سوختن منسوجات و سایر مواد داخل خانه را میتوان با افزودن برخی مواد شیمیایی کاهش داد. اما باید توجه داشت که از پارچههایی که پس از تولید، با استفاده از این مواد شیمیایی در برابر سوختن مقاوم میشوند، برای تولید لباس توصیه نمیشوند.
طراحی لباس نیز میتواند بر میزان اشتعال پذیری آن موثر باشد. لباسهای گشاد و بلند به راحتی آتش میگیرند و سریعتر میسوزند، چون بیشتر از البسه جذب بدن، در معرض هوا قرار دارند. مواد ضد آتش به کار رفته در لباسها باید به روش خاصی شسته شود تا تاثیر ماده ضد آتش از بین نرود. این مواد را فقط باید با استفاده از شویندههای استاندارد شستشو داد. برچسب روی لباسها معمولاً اطلاعات کافی در مورد روش نگهداری از آن لباس را در اختیار ما میگذارد.
از نظر اشتعال پذیری، ابریشم با نرخ بالای سوختن، بدترین ماده است که با افزودن رنگ و سایر مواد به آن، میزان سوختن آن افزایش مییابد. پنبه و کتان نیز به سرعت میسوزند اما میتوان آهنگ سوختن آنها را با افزودن مواد شیمیایی ضد آتش کاهش داد. استات و تری استات هم مثل کتان یا اندکی کمتر از آن، قابل اشتعال هستند. اما میتوان آنها را با مواد ضد آتش آغشته کرد و به موادی غیرقابل سوختن یا دیرسوز تبدیل نمود. نایلون، پلیاستر و مواد آکریلیک به آرامی مشتعل میشوند اما وقتی آتش گرفتند، به شدت ذوب میشوند و قطره قطره میچکند. پشم به نسبت سایر الیاف دیرتر آتش میگیرد؛ اگر آتش بگیرد معمولاً به آرامی میسوزد و پس از مدتی خود خاموش میشود. فایبرگلاس (پشم شیشه) و مواد اکریلیک تقریباً غیرقابل اشتعال هستند. این الیاف مصنوعی به خاطر برخورداری از ویژگیهای دیرسوز بودن، استفاده میگردند.
افزایش پایداری حرارتی منسوجات
جهت کاهش اشتعال پذیری کالاهای نساجی راهکارهای متنوع و متفاوتی معرفی شده است. هر چند هدف تمامی این روشها، ایجاد خاصیت بازدارندگی در برابر شعله و ایجاد پایداری بالای حرارتی است اما دارای تمایزات بسیاری هستند. زیرا هر یک از این روشها با هدف دستیابی به میزان معینی از پایداری حرارتی در کنار سایر خواص محصولی با کارایی خاص پیشنهاد شدهاند. از این رو هر یک دارای عملکرد و ویژگیهای متفاوتی هستند. دستآوردهای این بخش چنان که گفته شد دارای سطوح مختلفی هستند، گاهی هدف کاهش اشتعال پذیری و سرعت گسترش شعله است اما گاهی در برخی از کاربردها نیازمند پایداری حرارتی در دماهای فوق بالا هستیم. از طرفی منسوج مقاوم به حرارت تولید شده، خود میتواند دارای کاربریهای متعددی باشد، مثلاً به عنوان یک لباس محافظ و یا کف پوش استفاده گردد. آن چه مسلم است خصوصیات مورد انتظار از هریک از این محصولات یکسان نیست. به عنوان مثال: در یک لباس، وزن، انعطاف پذیری، راحتی و زیردست آن دارای اهمیت قابل توجهی است در حالی که چنین ویژگیهایی برای یک کف پوش در اولویت قرار ندارد.
قدیمیترین آزمایشاتی که برای ضدآتش کردن منسوجات بکار گرفته شده و در منابع موجود است به چند قرن پیش برمیگردد که به عنوان مثال: از مخلوطی از براکس سولفات و سولفات آلومینیوم و یا ماده دیگری که فسفات آلومینیوم نام داد، در جهت رسیدن به این ویژگی استفاده میکردند که حتی در حال حاضر نیز در برخی موارد این مواد همچنان بهکار گرفته میشوند. اولین تحقیق سیستماتیکی که برای ایجاد خاصیت ضدآتش صورت گرفت بوسیله گیلوساک بود که در سال ۱۸۲۰ انجام گرفت و این دانشمند چنین نتیجهگیری نمود که نمکهایی برای ضدآتش کردن موثرند که دارای نقطه ذوب پایینی باشند، همچنین بتوانند سطح جسم را با یک لایه شیشهای مانند بپوشانند و یا در روشی دیگر، مشاهده گردید که نمکهایی برای ضدآتش کردن موثرند که بتوانند گازهای غیراشتعال تولید نمایند. این دو نظریه، مبنای فکری تکمیل دفع آتش را برای سالیان سال تشکیل میداد که این نظریات در حالحاضر نیز مورد بحث هستند. نکتهای که بایستی در نظر گرفت این است که تکمیل دفع آتش پارچه را نسوز نمیکند (نظیر آزبست) بلکه پس از تکمیل دفع آتش پارچه مقاوم شده به صورت ذغال در میآید و تجزیه میگردد بنابراین تکمیل دفعآتش را میتوان بدین صورت تعریف کرد که پارچه دفع آتش شده عبارت است از پارچهای است که شعله را در اطراف ناحیهی ذغالشده گسترش نمیدهد.
در ضدآتش کردن دو پارامتر را باید در نظر داشت:
- جلوگیری از شعله
- از بین رفتن After glow
عمل ضد آتش کردن به طور عمده بر روی پارچههای پنبهای صورت گرفته است و پارچههای پشمی و ابریشمی کمتر نیاز به این عمل دارند زیرا این الیاف شعله را به آسانی پخش نمیکنند. نتایج حاصل از ضد آتش کردن پنبه برای سایر الیاف گیاهی و سلولزی نظیر کتان، کنف و جوت و غیره و همچنین الیاف سلولزی بازیافته نظیر ویسکوز-پلی نوزیک یا کوپرآمونیوم نیز میتواند به کار گرفته شود. جهت مشخص کردن میزان سوختن پارچهها، دو محقق روشی برای نحوه سوختن و سرعت سوختن به کارگرفتند و آن عبارت بود از بریدن نواری از پارچه با عرض ۵/۲ و آویزان کردن این نوار در جهت طولی و به صورت عمودی که پس از آن لبه پارچه آتش زده میشود و مشاهدات زیر صورت گرفته است::
- نوار پنبهای با ایجاد شعلهای به طول ۸ اینچ به سرعت میسوزد و ایجاد توده سیاه رنگ میکند که شکل پارچه حفظ میشود اما در لبهها سرخ است. سرخی به تدریج در طول نوار جابجا میشود و در انتها کل آن را میسوزاند.
- پارچه کتانی مشابه فوق عمل مینماید اما طول شعله کوتاهتر است.
- پشم ابتدا ذغال و سپس ذوب میشود. لیکن در سوختن بعدی After glow مشاهده نمیشود. ابریشم به روش مشابه پشم عمل مینماید اما به نظر میرسد که در دمای پایینتری ذوب میشود.
ترکیبات معدنی معمولاًً از انتشار شعله جلوگیری مینمایند اما نمیتوانند مواد ضدآتش موثری در نظر گرفته شوند زیرا که مجبور هستیم که مقدار خیلی زیادی از این مواد را به پارچه اضافه کنیم که در این حالت پارچه خواص پوششی خودش را از دست می دهد.
مفهوم تکمیل دفع آتش
تکمیل دفع آتش عبارت است از عملی که از قابلیت اشتعال جسم قابل اشتعال جلوگیری میکند و یا اینکه حداقل سرعت احتراق را از نظر درجه اشتعال به میزان کافی کند میکند. بعضی از استانداردهای ممالک مختلف درجه اشتعال پذیری کالاها را مطابق زیر تقسیم بندی میکنند:
- غیرقابل اشتعال
- به سختی قابل اشتعال
- به طور متوسط قابل اشتعال
- به آسانی قابل اشتعال
و ضمناً در بعضی از کشورها جهت پوشش کاربردی نساجی قوانینی برای اماکن عمومی و یا برخی از پوشاکها وضع شده است و مقررات اجباری برای آنها پیش بینی نمودهاند. به عنوان مثال پوشش داخلی سالنهای اجتماعات و لباس رانندگان اتومبیلهای مسابقهای و یا لباس آتشنشانها. اما به طور کلی در زمینه البسه و پوشاک مقررات اجباری قرار داده نشده است.
جهت تعیین و ارزیابی مقاومت کالای نساجی در برابر شعله و مقایسه کردن آن نسبت به کالاهایی که مورد تکمیل ضد شعله قرار نگرفتهاند مواردی را پیشبینی کردهاند که با کاربرد آن موارد میتوان مقایسهای برای دفع آتش نسبی کالاها به وجود آورد که موارد مذکور عبارتند از:
- سهولت اشتعال کالا
- سرعت انتشار شعله در کالا
- حرارت منتقل شده در ضمن احتراق
- میزان دود و گاز حاصل از احتراق
- ذوب شدن پلیمرهای سنیتیک و تشکیل قطرههای حاصل از آنها
- میزان سطح سوخته شده
لازم به ذکر است که جهت داشتن ارزیابی مناسب برای تعیین مقاومت نسبت به آتش میتوان از ۴ یا ۵ مورد اول استفاده کرد.
خیلی ممنون از مقاله خوبتون