نساجی در گذر زمان

نخ ریسی و بافندگی از گذشته های بسیار دور معمول بوده است. تاریخ استفاده از کتان در جنوب اروپا به عصر سنگ می رسد. در عصر برنز پشم در شمال اروپا مورد استفاده قرار می گرفت و تاریخ استفاده از ابریشم که اولین بار در چین شناخته شد به بیش از ۵۰۰۰ سال قبل می رسد.
برای آگاهی از تاریخچه پیدایش صنعت ریسندگی و بافندگی باید به همراه باستان شناسان و محققان به درون غارها برویم و از روی آثار بازمانده از قرون و اعصار پیشین و بازیافته های باستانی به واقعیت ها و اطلاعاتی دست یابیم. ایرانیان از ده هزار سال پیش دارای تمدن بوده اند. در غار کمربند نزدیک بهشهر، قدیمی ترین وسایل بافندگی مربوط به شش هزار سال پیش یافت شد که وسایل ریسندگی نخ از پشم گوسفند و موی بز از آن جمله اند. اولین نشانه های وجود پارچه در حفاری های شوش به دست آمده است که به چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد و قسمت هایی از این قطعه پارچه هم اکنون در موزه های لوور و بافلو موجود است. سیری اجمالی در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی نشان می دهد که پیشدادیان نخستین ایرانیانی بوده اند که کار ریسندگی و بافندگی و خاصه دوخت به آنان منسوب بوده است. با استناد به بحث باستانشناسی ایران تردیدی نیست که ریسیدن نخ از پشم حیوانات و بافتن پارچه و فراهم آوردن فرش از پشم و نخ از زمان پادشاهان پیشدادی در ایران معمول گردیده و به این ترتیب راه کمال را طی کرده است.
پس از مرگ امیر کبیر مصرف کنندگان دوباره به سمت کالاهای وارداتی و ارزان قیمت گرایش پیدا کردند.
از آن زمان تا روی کار آمدن مغولان صنعت نساجی یکی از پر رونق ترین صنایع ایران بوده و دولت مردان تلاش می کردند تا کشور را در این زمینه خودکفا سازند. اسناد و مدارکی موجود است که ثابت می کند در مقاطعی از تاریخ منسوجات ایرانی جنبه صادراتی داشته اند.
پس از حمله مغولان به دلیل خراج گزار بودن این اقوام به دولت چین شمالی، استفاده از منسوجات چینی بسیار رایج گردید. به دلیل تنوع رنگ و ارزان بودن پارچه های چینی مصرف کنندگان استقبال خوبی از این کالاها نمودند و تولید کنندگان داخلی به جای ارتقاء کیفیت پارچه های خود به کاهش قیمت ها پرداختند و به همین دلیل بسیاری از تولید کنندگان از گردانه تولید خارج شدند.
پس از به قدرت رسیدن صفویان تلاش های زیادی جهت احیای صنعت نساجی صورت گرفت اما به دلیل تجمل گرایی، تغییر سلیقه مصرف کنندگان، و گرایش به سوی کالاهای ارزان قیمت این تلاش ها بی ثمر ماند. با روی کار آمدن دولت زندیه ، کریم خان کوشید تا برخلاف پیشینیان خود که عادت به لباس های تجملی داشتند لباس های بسیار ساده بپوشد. در دوران امیر کبیر با به وجود آمدن صنایع نوینی چون ماهوت سازی که در لباس های ارتشی کاربرد فراوان دارد، صنعت نساجی ایران دوباره رونق گرفت. اما این دوره بسیار کوتاه بود و پس از مرگ امیر کبیر مصرف کنندگان دوباره به سمت کالاهای وارداتی و ارزان قیمت گرایش پیدا کردند. دولت نیز برای حمایت از صنعت نساجی داخلی مقرر نمود تمام کارکنان دولت لباس هایی از جنس منسوجات داخلی به تن کنند. این تلاش ها تا سال ۱۳۳۷ ادامه داشت اما به طور جدی از سال ۱۳۴۲ حمایت از صنایع داخلی به طور کل به دست فراموشی سپرده شد و اگرچه تلاش ها و کوشش هایی در این رابطه به عمل آمد تا «شعار ایرانی، جنس ایرانی بخر» را بر سر زبان ها بیاندازند اما این حرکت مقطعی بود و نتایج لازم از آن به دست نیامد.
این دستاوردها و نوآوری های دیگری که در دوران های بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاک ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان نمود. جالب است بدانید اسکندر مقدونی، با آن که به ایران حمله و آن را اشغال کرده بود، لباس ایرانی می پوشید. هردوت مورخ یونانی از صنایع نساجی ایران تعریف کرده و می نویسد:” تیغه های مسی در صنعت نساجی در شوش به کار رفته است. لباس زنان در شوش از جنس کتان و به رنگ ارغوانی بوده است”
ایرانیان دوره هخامنشیان پارچه های مختلف را به رنگ های متفاوت می بافتند. رازهای کشف نشده ای از تاریخ ایران در دوران هخامنشیان وجود دارد که به علت به آتش کشیده شدن تخت جمشید توسط اسکندر مقدونی همچنان بی جواب باقی مانده اند. در حال حاضر بیشتر آثار هنری و صنعتی ایران در موزه های جهان نگهداری می شوند. ایرانیان در هزاران سال پیش دارای صنعت نساجی بودند و تنوع نقش پارچه ها را هنوز می توان در نقش برجسته های طاق بستان کرمانشاه مشاهده کرد. در زمانی که بهترین پارچه ها را ایرانیان تولید می کردند، اکثر مردم دنیا از پوست حیوانات جهت پوشش استفاده می کردند. حال با خود بیاندیشیم، چرا با این سابقه درخشان در صنعت نساجی، امروز محتاج بیگانگانیم؟

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.