منسوجات و پوششهای مقاوم حرارتی ۳
علی صفوی، پیمان آقا سیلو
دکترای مهندسی شیمی نساجی و علوم الیاف، دانشکده مهندسی نساجی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر
و مجتمع تحقیق و توسعه شهید میثمی
قسمت سوم: فرایندهای تکمیلی
چکیده
در قسمت دوم از سری مقالات منسوجات و پوششهای مقاوم در برابر حرارت، به فرایند و نحوه رفتار حرارتی الیاف طبیعی و مصنوعی و تفاوت بین آنها پرداخته شد. در این مفاله و در ادامه مبحث پوششهای مقاوم حرارتی، فرایندهای تکمیلی مقاوم کننده بر روی پوششها و منسوجات مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
مقدمه
جهت بهبود خواص حرارتی پلیمرها و منسوجات به دو صورت عمل میشود یا در فرآیند سنتز و تولید، تغییراتی داده میشود تا خصوصیات مورد نظر ایجاد گردد و یا اینکه پس از تولید، روشهای تکمیلی در این جهت بکار میروند. در مورد منسوجاتی که دارای کاربرد عادی و معمول هستند غالباً از همین روش اخیر استفاده میگردد زیرا مقرون به صرفه، ساده و کاملاً کارا هستند. از سوی دیگر این روشها تاثیر کمتری بر سایر خواص منسوج داشته و همراه با بسیاری از فرآیندهای تکمیلی که به طور معمول بر روی این بسترها انجام میگیرد قابل اعمال هستند.
در فرآیندهای تکمیلی از موادی جهت لایه نشانی و تغییر ساختار سطح منسوج استفاده میگردد. چنانکه پیشتر نیز ذکر شد این مواد نه با هدف ایجاد یک خاصیت ضد شعله دائمی و ذاتی که تنها در جهت کاهش سرعت گسترش شعله، به تاخیر انداختن اشتعال، کاهش حرارت ایجادی در اثر اشتعال و در نهایت کاهش خسارات ناشی از مواجهه با شعلهها و حرارتهای با دمای بالا صورت میگیرند. زیرا ایجاد خاصیت ضد شعله کامل در یک بستر نیازمند ایجاد تغییراتی ساختاری در آن است که این مساله با طبیعت الیاف طبیعی و مصنوعی مرسوم که در غالب کالاهای اطراف ما مشاهده میگردند سازگار نیست. طبیعت این مواد و ساختار زنجیرههای مولکولی در آنها به گونهای است که با اعمال هرگونه حرارت و دمایی بیش از ۳۰۰ درجه سانتی گراد دچار تغییراتی برگشت ناپذیر و تخریبی میگردند که مکانیزم این تخریب در بخشهای قبل شرح داده شد. از این رو برای ایجاد چنین خاصیتی لازم است که گروههایی با خاصیت مقاومت در برابر شعله را به آنها افزود که این روش بسیار پر هزینه بوده و بر پیچیدگی کار نیز میافزاید از طرفی بر سایر خواص محصول نیز می تواند تاثیر گذار باشد و این در حالی است که در بسیار از کاربردها نیاز به صرف چنین هزینهای برای رسیدن به خواص ذاتی نیست زیرا از طریق انجام تکمیلهای مناسب میتوان با صرف هزینه و انرژی کمتر به چنین خواصی در حد مطلوب و مورد قبول دست یافت.
مقاومهای حرارتی، مواد شیمیایی هستند که به مواد قابل اشتعال افزوده شده و آنها را در مقابل شعله مقاومتر مینمایند و خطر آتش سوزی را در صورت تماس با منابع حرارتی کوچک مثل جرقه یا سیگار کاهش میدهند. این مواد در صورتی که در کنار یک ماده شعلهور قرار گیرند سرعت احتراق را کاهش داده و اغلب از انتشار آتش جلوگیری مینمایند. به این نکته نیز باید توجه شود که در احتراق علاوه بر خصوصیات ماده، ضخامت و جهت گیری شعله نیز اهمیت فراوانی دارد.
در ادامه برخی فرایندهای تکمیلی معرفی میگردند.
ترکیبات هالوژنه
این ترکیبات تا مدتها قبل به عنوان بازدارندههای معمول شناخته میشدند. حدوداً ۷۵ درصد از این بازدارندههای تجاری، از نوع برمی (BFRs) و مقداری نیز کلری هستند. مکانیزم عمل آنها سرکوب واکنشهای رادیکال در ناحیه شعله است. آنها به شکلهای مختلفی مانند: مایع، پودر و یا قرص در دسترس هستند. حدوداً ۵۰ درصد استفاده از BFR در تجهیزات الکترونیکی است. به عنوان مثال تخته مدارات چاپی از رزین اپوکسی قابل اشتعال تهیه میشود که بوسیله TBBPA (tetrabromobisphenol-A) مقاوم میشوند. همچنین میتوان از آنها در پوششدهی پارچههای پردهای، صندلی و رومبلی و سیم و کابل سایر مصالح ساختمانی مانند فومهای عایق استفاده نمود]۱۷[. آنتیموان تری اکساید اغلب به همراه BRF یا پلیمرهای هالوژنه استفاده میشود که یک اثر هم افزایی دارد. در این حالت واکنشهایی در فاز گاز رخ میدهد و در نتیجه مکانیزم زنجیرهای رادیکال هالوژنه را بهبود می دهد. از معروفترین ترکیبات این گروه میتوان به Tetrabromobisphenol، Hexabromocyclododecane و Dechlorane اشاره نمود.
این ترکیبات از طریق تشکیل رادیکالهای هالوژن در فاز گاز جهت از بین بردن اکسیژن آزاد و رادیکالهای هیدروکسیل عمل مینمایند و در فرآیند احتراق وقفه ایجاد میکنند. با این حال به علت وجود مشکلات زیست محیطی توسعه این ترکیبات محدود شده است. این مساله مهم ترین عیب این ترکیبات است. چنانکه امروزه استفاده از بسیاری از این ترکیبات خصوصاً در ترکیب با آنتیموان تری اکسید توسط دولتها ممنوع اعلام شده است.
ترکیبات معدنی
آلومینیوم هیدروکسید به طور گستردهای به عنوان FR مورد استفاده قرار میگیرد. این ترکیب ارزان قیمت است ولی نیاز به بارگذاری بالا تا ۶۰ درصد را دارد. مکانیزم مقاومت حرارتی آن انتشار آب است که موجب سرد و رقیق کردن منطقه شعله میگردد. هیدروکسید منیزیم در جایی که نیاز به پایداری حرارتی بالاتری است (حدود ۳۰۰ درجه) مورد استفاده قرار میگیرد. ریز رسوب این ترکیبات در مذاب پلیمری PVC یا پلی الفینها افزوده میشود. این مواد در کابلها کاربرد بالایی دارند. همچنین در رزینهای گرما سخت نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
این ترکیبات کمتر در پوششهای منسوج به کارگرفته میشوند. به این دلیل که اولاً جهت داشتن تاثیری مطلوب نیاز به بار گذاری بالایی دارند که خواص بستر را کاملاً تحت تاثیر قرار میدهد و از سوی دیگر استفاده آنها به تنهایی کارایی مطلوب را به نمایش نمیگذارد و نیاز است تا با دیگر ترکیبات بازدارنده به طور مشترک مورد استفاده قرار گیرند. مکانیزم عمل این ترکیبات مطابق شکل ۱ است:
شکل۱- مکانیزم بازدارندگی عمل دو ترکیب معدنی در برابر شعله
همانطور که در شکل ۱ مشخص است، این ترکیبات معدنی در مواجهه با حرارت از طریق تجزیه و تولید محصولاتی نظیر آب و ترکیبات پایدار از نظر حرارتی مانع، از گسترش سریع شعله میگردند و دمای آن را پایین میآورند.
ترکیبات فسفری
امروزه این ترکیبات مهمترین نوع از بازداندههای شعله را جهت بکارگیری در فرآیندهای تکمیلی بر روی بسترهای منسوج تشکیل میدهند. در دهههای اخیر، به دنبال مشکلات زیست محیطی ناشی از ترکیبات هالوژنه و نیز ترکیبات حاوی فرمالدهید که موجب ممنوع شدن بکارگیریشان شد بود، این ترکیبات گسترش فراوانی یافت و به سبب عمل نمودن در هر دو فاز گازی و متراک در فرایندهای ضد شعله کارایی بالایی را از خود نشان میدهند. خصوصاً در تکمیل بسترهای سلولزی با این ترکیب از طریق فسفریله نمودن بستر در حین اشتعال سرعت سوختن را بسیار پایین می آورند.
این ترکیبات همچنین دارای قیمت مناسبی هستند که کاربرد آنها را در صنایع مقرون به صرفه مینماید. مهمترین ترکیبات این گروه شامل فسفات ها، فسفینات ها، فسفر قرمز و ترکیبات آن ها با آمونیوم هستند. به طور کلی مواد در حضور آتش و بالارفتن دما تجزیه شده و گازهایی قابل اشتعال از آنها خارج میگردد. ترکیبات PFR با مکانیزم های عملکردی در فاز گاز و متراک اشتعال پذیری را کاهش میدهند. در فاز گاز گاز از طریق بر همکنش با رادیکالهای OH و H+ و خنثی سازی آنها سرعت گسترش شعله را کم مینمایند. این خاصیت وابسته به تعداد اتم های هالوژنه موجود در ترکیب است. در حالی که ترکیبات هالوژنه مثل BFRها در فاز گاز عمل مینمایند. مشخص کردن یک ساز و کار برای توصیف عملکرد ترکیبات حاوی فسفر (PFR) امکان پذیر نیست. این ترکیبات مکانیزم عمل مختلفی دارند که عمدتاً در فاز متراکم است. زمانی که این ترکیبات حاوی فسفر حرارت می بینند یک فرم پلیمری از اسید فسفریک ایجاد میگردد. این اسید موجب تشکیل لایهای زغالی (char) بر روی سطح شده و از نفوذ اکسیژن و خروج گازهای قابل اشتعال (که خود موجب کاهش جرم است) جلوگیری مینماید. این لایه همچنین به عنوان یک عایق حرارتی نیز عمل مینماید. ترکیبات فسفری که حاوی هالوژنه ها هم نیستند خود در فاز گاز عمل می نمایند. از این رو وارد کردن ترکیبات هالوژنه به ترکیبات PFR موجب یک اثر هم افزایی خواهد شد.
مقاوم کنندههای حرارتی در حین فرآیند سوختن از طریق تشکیل یک لایه حفاظتی کربونیزه شده با هدایت حرارتی پایین، شار انتقال حرارت را در جریان احتراق کاهش میدهند. همچنین تشکیل این لایه مانع از خروج مواد فرار تولیدی در اثر اشتعال میگردد که جلوگیری از کاهش جرم بستر را به دنبال دارد. تشکیل این لایه در حضور ترکیبات فسفری بهبود قابل توجهی می یابد. این لایه عایق حرارت بوده و مانع نفوذ شعله به بخشهای درونیتر و گسترش آن به سایر نواحی میگردد. در جریان احتراق و تجزیه این ترکیبات مواد پلی فسفریک آزاد میشود که به صورت مانعی شیشهای عمل مینمایند. ایجاد ترکیبات پلی فسفریک در جریان احتراق با گرفتن آب بستر روند تشکیل char را مطایق با شکل زیر بهبود می بخشند.
شکل۲- تشکیل لایه زغالی محافظ عایق حرارتی و ممانعت آن از خروج مواد فرار
نانوساختارهای معدنی
در دو دهه اخیر، نانوفناوری توجه بسیاری از محققان را در پژوهشهای صنعتی و آکادمیک به خود معطوف نموده است. در حوزه بازدارندههای شعله نیز نانوذرات به سه شکل مورد استفاده قرار گرفته اند:۱) بکارگیری آنها درون الیاف مصنوعی ۲) استفاده از آنها در پشت پوشش دهیهای سنتی (back coating) 3) پوششهای نانوذرهای.
سادهترین روش تکمیل بسترهای منسوج با نانوذرات غوطه وری منسوج درون محلولی حاوی نانوذرات معلق در آن است. در این حالت این ذرات در نقش عایقی عمل کرده که با کند نمودن فرآیند سوختن مانع از خروج محصولات فرار از بستر در حین سوختن شده و به نوعی تمایل به پیرولیز شدن و نه سوختن را در بستر زیرین ایجاد مینمایند. نتایج پژوهشها نشان میدهد که برای چنین محلولهایی افزایش زمان غوطهوری و نیز افزایش pH سبب بهبود نتایج حاصل از تست اشتعال پذیری شده و زمان جرقه زنی را افزایش میدهد. نتایج همچنین نشان دهنده آن است که اجرای عملیات پلاسما بر روس سطح بستر سبب افزایش جذب نانوذرات به بستر میگردد. گفتنی است این نتایج برای هر دو الیاف طبیعی و مصنوعی صادق است.
حضور نانو ذرات معدنی و سرامیکی حرکات حرارتی زنجیرهای پلیمری را محدود میکند و انتشار محصولات فرار تجزه در اثر حرارت را به تاخیر میاندازد. این لایه charr غیر قابل اشتعال و ذرات نانو موجب کاهش نرخ آزاد شدن حرارت میشود. میزان افزودن نانوذرات معدنی چون نانورس یک حد بهینهای را جهت تاثیر بر روی مقاومت حرارتی دارد با افزایش درصد نانوذرات از این مقدار بهینه علاوه بر آنکه تاثیر قابل توجهی بر روی خواص حرارتی نخواهد داشت، سبب تاثیری منفی بر سایر خصوصیات بسترر پلیمری خصوصا خواص مکانیکی آن می شود.
از جمله نانوذراتی معدنی و سرامیکی که در جهت ایجاد خواص حرارتی بهبود یافته به میزان بیشتری به کارگرفته میشوند میتوان به SiO2، TiO2، ZnO و مونت موریلونیت (نوعی نانورس) اشاره نمود. در مطالعهای که مانش و همکارانش انجام دادند افزودن نانوذرات رس به PET سبب افزایش پایداری حرارتی آن شد و چنانکه مشخص شده است با افزایش درصد نانو رس در دماهای بالاتر، الیاف جرم خود را از دست میدهند. علت این موضوع حضور نانو رس به عنوان یک مانع حرارتی با پایداری بالا و نیز کمک به تشکیل charr در سطح الیاف است.
جدول۱- رفتار تجزیه حرارت برای نمونه های با درصد ترکیبات متفاوت
در مطالعه دیگری هم که منتظر و همکارانش انجام دادند حضور نانوذرات TiO2 سبب رسیدن به طول سوختگی پایینتر و نیز کاهش جرم کمتری در مورد بستر سلولزی در حین احتراق گردید. گفتنی است که مطابق با نتایج این تحقیق که از غلظتهای ۲۵/۰، ۵/۰، ۷۵/۰ و یک درصدی TiO2 استفاده گردید که طبق نتایج بدست آمده غلظت ۵/۰ تقریباً کافی بوده و نتایج بهینهای را ایجاد نموده است.
مساله مهمی که در مورد نانو ذرات بکار رفته جهت بازدارندگی شعله، لازم در نظر گرفته شود این است که این ترکیبات همانند ترکیبات معدنی به تنهایی قادر به ایجاد یک خاصیت بازدارنده شعله کامل نیستند و برای آنکه بتوان بازده خوبی از این ترکیبات گرفت میبایست تا در کنار سایر ترکیبات بازدارنده شیمیایی بکار گرفته شوند. به عبارتی این ترکیبات به عنوان یک عامل با اثر هم افزایی در کنار سایر ترکیبات بکار گرفته میشوند. این مساله با نگاهی به تمامی پژوهشهای صورت گرفته بر روی این ساختارها قابل مشاهده است. در هیچ مطالعهای این ترکیبات نانوذرهای به تنهایی برای رسیدن به خواص بازدارندگی شعله بکار نمیروند. از این رو در ادامه این بخش بیشتر در مورد این نانوذرات صحبت می شود.
منابع : مراجعه شود به نشریه شماره ۳۱