امیر علیزاده قائم مقام مدیر عامل اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان
امیر علیزاده
قائم مقام مدیرعامل اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان
۱- گزارشی از عملکرد و فعالیت های اتاق بازرگانی را بفرمایید؟
اتاق بازرگانی و صنایع ایران – آلمان (AKH) بخشی از شبکه اتاقهای بازرگانی آلمان است که مشابه آن در هر ایالت آلمان وجود دارد. اتاق بازرگانی و صنایع هر ایالت آلمان را IHK و اتاقهای بازرگانی خارج از آلمان را AHK میگویند که در مجموع تعداد آنها ۱۳۰ اتاق است و هرکدام دارای سه کارکرد عمده به شرح زیر هستند.
• نماینده اقتصاد آلمان در آن کشور
• به عنوان چتر حمایتی برای معرفی خدمات و محصولات شرکتهای عضو خود و سهولت تجارت بین آن کشور و آلمان
• ارائه خدمات مشاوره ای به شرکتهای عضو و غیر عضو
البته باید این نکته را متذکر شوم که کلیه اتاق ها خدمات یکسان ارائه نمیدهند، بطور مثال، اتاق بازرگانی ایران خدمات آموزشی را طبق استانداردهای روز دنیا ارائه مینماید اما اتاق بازرگانی وین، خدمات آموزشی ندارد اما خدمات مالی و اعتباری بیشتری نسبت به ما ارائه میدهد که البته، ما به دلیل تحریم نتوانستیم خدمات کاملی را در این بخش ارائه دهیم.
اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان از بخشهای مختلفی تشکیل گردیده است که بخشی از خدمات ارائه شده توسط آن، صرفاً مخصوص اعضا و برخی از آنها برای کلیه افراد است. خدمات نمایشگاهی همچون بلیط نمایشگاه، بیمه مسافرتی، خدمات هتل و ویزا، خدمات جویندگان کار، آموزشهای تکمیلی کارکنان شرکتها به صورت سمینار یا همایش، دورههای تکمیلی عمومی همچون دورههای مالی برای مدیران غیرمالی، جزء خدماتی هستند که غیراعضا هم می توانند از آن استفاده نمایند و اعضا با استفاده از تخفیف میتوانند از آن بهره مند گردند.
البته حدود دو سال هست که خدمات مشاوره ای نیز توسط اتاق ارائه میگردد. از این رو، چنانچه شخصی به عنوان نماینده یک شرکت آلمانی یا ایرانی به ما مراجعه کرده و درخواست شریک تجاری نماید، اتاق بازرگانی بعد از بررسی نوع فعالیت، محصولات و خدمات آن شرکت، فهرستی از فعالان صنعت مورد نظر و مرتبط با حوزه کاری وی را به او ارائه مینماید تا بتواند تصمیمگیری بهتری را اتخاذ نماید و یا چنانچه فردی بخواهد در آلمان شرکتی را ثبت نماید، با راهنماییهای اتاق میتواند مراحل ثبت را به سهولت طی نماید.
یکی دیگر از فعالیتهای تخصصی اتاق، جستجوی بازار یا به بیان دیگر Market Research است. بعضی افراد تمایل به همکاری با کشور آلمان و یا بالعکس را دارند و نیازمند اطلاعاتی در خصوص بازار و فرصتهای موجود در این کشور هستند اما، به دلیل عدم شناخت نسبت به بازار هیچ ایدهای در ذهنشان وجود ندارد و به دنبال پاسخ پرسشهای خود میگردند که در این صورت، اتاق میتواند تحقیقات بازار و شناسایی آن را برایشان انجام دهد. علاوه بر آن، یکی از مهمترین بخشها و در واقع یکی از نقاط قوت اتاق، دیتابیس و اطلاعات اتاق از فعالان اقتصادی است که به نوعی میتواند خدمات ایمیل مارکتینگ را برای افراد انجام دهد و مستقیماً با افراد اصلی هر شرکت این ارتباط را ایجاد نماید.
۲- اعضای اتاق فقط از صاحبان صنایع هستند یا هر فرد حقیقی و حقوقی میتواند عضو اتاق شود؟ آیا دسته بندی از تعداد اعضا در صنایع مختلف وجود دارد؟
اکثر قریب به اتفاق اعضای ما، شرکتها و اشخاص حقوقی هستند و اشخاص حقیقی فقط میتوانند از خدمات اتاق همچون اشتراک نشریه و یا خرید بلیطهای نمایشگاهی بهره مند گردند.
ما حدوداً ۲۲۴۰ عضو داریم که شامل ۲۰۸۲ عضو ایرانی و ۱۳۸ عضو آلمانی است. از میان اعضاء اتاق، تعداد ۷۳ عضو از صنعت نفت و گاز و ۷۰ عضو دیگر، از صنایع مواد غذایی میباشند که به ترتیب بیشترین تعداد عضو را به خود اختصاص دادهاند. از آنجائیکه در طی ۱۳ سال گذشته، شرکتهای آلمانی به دنبال یافتن شریکی بودهاند تا علاوه بر ارزیابی بازار، بتواند سوالات تخصصی آنها را نیز جوابگو باشد. به همین دلیل، عضویت در اتاق در اولویت دوم و سوم قرار داشته است و کمتر اتفاق میافتد که مانند شرکتهای ایرانی به دنبال عضویت سریع باشند. از این رو، تعداد اعضا آلمانی کمتر از اعضای ایرانی است و علت ارتباطات کم نیز، به همین دلیل بوده است.
در اتاق یک کمیسیون مالی وجود دارد که از نمایندگان چندین بانک تشکیل شده و به بررسی موارد مالی میپردازد. علاوه بر آن، چنانچه هر یک از نمایندگان این بانکها، بتوانند خدماتی را ارائه نمایند، ضمن دسته بندی و همسانسازی آنها، امکان دسترسی این خدمات را برای شرکتهای عضو و نیز اتاقهای بازرگانی آلمانی تسهیل مینمایند.
لازم به ذکر است که کلیه خدمات ارائه شده اتاق به اعضا برای همه صنایع به صورت یکسان است و هیچ مزیت رقابتی برای یک صنعت خاص وجود ندارد. لذا هر شرکت عضو میتواند از خدمات یکسان بهره مند گردد.
۳- بخش نساجی چه جایگاهی در فعالیت های اتاق دارد؟
تعداد ….. عضو از صنعت نساجی است که سه نفر از آنها عضو هیات رئیسه اتاق هستند. همچنین، در خصوص صنعت نساجی اردیبهشت ماه امسال کنفرانسی توسط انجمن ماشین سازی نساجی VDMA با همکاری اتاق بازرگانی و صنایع ایران و آلمان و مجله نساجی موفق برگزار گردید، که به دلیل استقبال چشمگیر صاحبان صنایع بازتاب بسیار گستردهای در میان شرکتهای آلمانی داشت. ما برای نوسازی صنعت کشور که صنعت نساجی هم مستثنی از آن نیست، به دانش و صنعت آلمانی نیاز داریم و به نظر ما، آلمانیها در این زمینه میتوانند به ما کمک کنند.
۴- استراتژی و رویکرد اتاق بازرگانی به چه صورت است؟
ما در طول دوران تحریم سعی کردیم روابط متقابل را زنده نگه داریم و نشان دادیم که میتوان در تحریمها نیز همکاری نمود و خدمات مشاوره ای داد. اما اکنون که شرایط به سمت بهبود پیش میرود و تحریمها، در حال از بین رفتن و لغو شدن هستند، اتاق کارکرد اصلی خود باز مییابد. تسهیل ورود شرک های آلمانی به ایران و بالعکس و همچنین مقوله آموزشهای حرفهای و مدیریتی در زمینه آموزش اتاقها نقش پررنگی پیدا کردهاند و حتی در آلمان نیز این موضوع صادق است. از این رو ما در حال حرکت به سمتی هستیم که آموزش با استانداردهای بالای جهان و آلمان را به ایران بیاوریم و از این طریق سطح دانش و مهارت شرکت های ایرانی را بالا ببریم. آنچه مسلم است، ما برای نوسازی صنعت کشور که صنعت نساجی هم از آن مستثنی نیست، نیازمند دانش، تکنولوژی و صنعت آلمانی هستیم و به نظر ما آنها میتوانند در این زمینه به ما کمک نمایند. علاوه بر آن، ما به دنبال بالابردن تعداداعضای آلمانی و فعالیت بیشتر هستیم که این مهم با به روز نمودن دیتای بانک و نیز استفاده از تکنولوژی های روز میسر خواهد بود. در این راستا، اطلاع رسانی خدمات به اعضا و نیز آشنایی و معرفی خدمات مشاوره ای و آموزشی از دیگر اقدامات صورت گرفته است.
۵- با توجه به این رویکرد و شناختی که نسبت به شرکتهای آلمانی دارید، فکر میکنید چقدر تمایل به سرمایه گذاری در ایران وجود دارد؟ آیا همچون قبل، صرفاً می خواهند صادر کننده ماشین آلات و تکنولوژی به ایران باشند یا تمایل به همکاری بیشتر و ورود دانش فنی به کشور را دارند؟
شرکت های آلمانی تمایل به همکاری فراتر از صادر کردن صرف ماشین آلات دارند، اما باید شرایط آن فراهم شود. همه جای دنیا میدانند که ایران از بازار بزرگی برخوردار بوده و منابع طبیعی و انسانی بسیار بهتری نسبت به کشورهای همسایه دارد. علاوه بر آن، مناطق آزاد کشورمان نیز از مزایا و تسهیلاتی ویژه ای برخوردار هستند. اما علیرغم مزایا و محاسن ذکر شده در عمل، یکسری بروکراسی و موانع بروکراتیک عملاً این کار را با مشکل مواجه نموده است . به طور مثال در مناطق آزادی همچون چابهار یا قشم نیروی بیکار وجود ندارد و کارفرما باید نیروی انسانی را از جای دیگر تامین نمود و با خود به آنجا ببرد که این مسئله به خودی خود یک چالش بزرگ است. از طرف دیگر، عدم وجود زیرساخت های مناسب برای جذب سرمایه گذار خارجی، مشکلات و مسائل مالی ناشی از تحریمها از جمله موانعی هستند که باعث کاهش سرمایه گذاری خارجی و تجارت بین المللی گردیده است. این مسائل، منجر به اخذ رتبه پایین ایران در شاخص کسب و کار جهانی شده است. امید است، با برطرف نمودن این مشکلات و از همه مهمتر ثبات اقتصادی، سیاسی و امنیت سرمایه گذاری از لحاظ حقوقی و مالکیت و برطرف شدن تحریمها بتوانیم باعث ترغیب و جذب سرمایه گذاران خارجی بیشتری گردیم و با استفاده از دانش و تکنولوژی کشورهای توسعه یافته، پله های ترقی را سریعتر طی نماییم.