ناگفته‌هایی از طراحی لباس اسلامی

گفتگو با دکتر امین مفتاحی بخش سوم

لطفاً خلاصهای از مطالب بیان شده در مصاحبههای قبلی را برای خوانندگان گرامی نشریه بفرمایید.
با عرض سلام و احترام خدمت خوانندگان محترم نشریه نساجی موفق، لازم میدانم در ابتدا به پاس همراهی خوانندگان عزیز و جویای دانش تشکر ویژهای به عمل آورم و خداوند منان را بابت این لطف بسیار شاکرم.
در مصاحبههای گذشته سعی بر آن داشتهایم که اهمیت طراحی لباس در حوزه اسلام، شاخصهها، آسیبها، ارزش نیت و الهامگیری و ارتباط فلسفه و حکمت با طراحی لباس اسلامی را بیان نماییم. در این جلسه نیز میکوشیم جایگاه والای لباس در اسلام را به طور مفصل مورد بررسی قرار دهیم و بعلاوه چند نمونه از شاخصههایی که در طراحی ایرانی- اسلامی ارزش محسوب میشوند را به یاری خداوند ذکر نماییم.
لطفاً جایگاه لباس در اسلام را با استناد به قرآن و روایات بفرمایید.
براساس روایات موجود که از اهل بیت به ما رسیده است، لباس تنها یک هنر نیست بلکه یک راهبرد و استراتژی است پس نباید به آن تنها به عنوان پوشش تن نگاه کرد، چرا که با مطالعه و جستجوی عمیق، به خصوص در قرآن و تاریخ غنی اسلام، مفاهیم شگرفی از لباس به دست میآید که به بیان چند مورد از آنها خواهیم پرداخت. برای مثال، در قرآن آمده است که زن و مرد برای هم مانند لباس باشند؛ یعنی برای یکدیگر همانند لباس که عیوب را میپوشاند و به انسان هویت و شخصیت میدهد، باشید؛ و در اینجا شاید بتوان به تأثیر عمیق لباس بر روی شخصیت انسان نیز دلالت داد. ائمه اطهار میفرمایند؛ لباسی که بر تن میکنید باید شما را به یاد خدا بیاندازد؛ یعنی انسان در اثر پوشیدن یک لباس میل به بندگی پیدا کند. زمانی که شوق عبادت در قلب فرد ایجاد شود، پرخاشگری، استرس، کینه، خودخواهی و امثال اینها در او از بین میرود، همچنین بسیاری از صفات نیک در او متبلور میشود. به بانوان دستور داده شده که لباس مناسب بپوشند تا بتوانند در جامعه احساس امنیت و عزت داشته باشند و پاکدامنیشان حفظ شود. همچنین، ابزار قرآن برای بیان عفت و فیض، لباس است. برای مثال در باب عفت، ماجرای پاره شدن پیراهن یوسف توسط زلیخا و قضاوت نوزاد را میفرماید و قرآن در بسیاری از مسائل لباس را به عنوان ابزاری راهبردی معرفی نموده است. از این رو، با استناد به کلامالله مجید اگر در جامعه به دنبال امنیت، اخلاق، فرهنگ و شغل هستیم، باید به لباس و طراحی لباس به عنوان یک راهبرد و یا فعالیت استراتژیک نگاه کنیم. وقتی براساس دستور قرآن عمل کرده و وارد حوزهی حکمت اسلامی میشویم، مشاهده میکنیم که یک جریان پررنگ و متفاوت از مقولهای که ما در حال آموزش و تحصیل در دانشگاهها داریم، وجود دارد. اساساً آنچه ما در حال حاضر در دانشگاه میگوییم، یک جریان سکولار شدهی افراطی میباشد که ماهیتش مقابل آن مفهومی است که نیاز، تربیت و فرهنگ ما به آن احتیاج دارد. برای مثال ماهیت لباس در غرب یک جریان انحصارگرایی است اما در اسلام انحصارگرایی، اجتماعی است. به این معنا که هر کسی خودش تمیز و زیبا باشد، اگر هم کسی بین مسلمانان توان تأمین مایحتاج خود را نداشت، این وظیفه جامعه اسلامی است که او را بپوشاند؛ حتی در روایتی اشاره میکند که وای به حال کسی که برادر دینیاش لباس نداشته باشد، در حالی که خودش دارا است. بنابراین این روحیه با روحیهی غرب متفاوت است و با اندکی تأمل میتوان تفاوت منش و نگاه اسلام و غرب به لباس را فهمید.
ارزش لباس در اسلام به چه میزان است؟
اهمیت و ارزشی که لباس در اسلام دارد بسیار ویژه بوده و در همهی ادوار آن قابل مشاهده است. برای مثال در طول تاریخ اسلام اگر قصد داشتند فردی را بیعزت کنند، عمامه، عبا و لباس را از وی میگرفتند. پس لباس هم زیبایی را ظاهر میکند و هم میتواند آن را پنهان کند و یا از بین ببرد. در این جا فلسفهی اسلامی جلوه‎ دیگری از لباس را رونمایی میکند. از این رو، نه تنها لباس بیانکنندهی زیبایی است، بلکه ضامن عزت نیز میباشد. از سوی دیگر، میتوان چنین برداشت کرد که برهنگی نوعی ذلت و فرومایگی در اسلام است. برهنه بودن، در اسلام صحیح نیست اما در غرب درحال ترویج حالت عکس آن هستند و اگر کنار بایستیم، به زودی بیش از پیش فرهنگ غرب دامنگیر تمام جوامع خواهد شد چرا که غرب به اهمیت و قدرت لباس پی برده و از این ابزار برای تحت سلطه گرفتن جهان استفاده میکند. حال، با توجه به ارزشی که لباس در اسلام دارد، این طراحان لباس اسلامی هستند که باید این عرصه قدرت را در دست گرفته و به مقابله با تهدیدات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دینی غرب برخیزند.

به نظر شما باید هدف اصلی در طراحی لباس ایرانی- اسلامی چه باشد تا به نقطه مطلوب برسیم؟
در طراحی لباس ایرانی- اسلامی، نقطه نظر و هدف ما طراحی لباس نیست بلکه ایجاد ارزش است زیرا اگر انسان لباس نداشته باشد، افت ارزش پیدا میکند. بنابراین هدف از طراحی لباس در جامعه ایجاد ارزش توسط طراحی بر پایه مبانی اندیشههای ایرانی- اسلامی است؛ اما طراحی لباسی که امروزه در حال مشاهده و آموختن آن هستیم، طراحی لباسی است که بر پایه اقتصاد میباشد و ارزش در لباس مدرن کاملاً متفاوت با مفاهیم فرهنگی و اعتقادی ما است. در حقیقت حکمت اسلامی لباس پوشیدن را لازمهی کمال بشر میداند و توجه به لباس را لازمه سیر الی الله تلقی میکند. گاهی از منظر نظافت، برخی مواقع با رویکرد انفاق، در موارد متعددی جنگیدن و مبارزه با کفر، شرک، نفاق و یا دهها موضوع عمیق دیگر. بر همین اساس مصادیق زیادی در زندگی انبیاء و ائمه وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد؛ مثلاً حضرت زهرا(س) در شب عروسی، لباس خود را به یک فقیر داده و لباس او را به تن میکند. پایهی طراحی اسلامی بر این اساس است. همچنین، در حدیثی آمده است وای به حال کسی که لباس دارد اما همسایهاش برهنه سر میکند. منظورشان این است که حواستان به اطراف خود باشد. دستورات فراوانی در این زمینه به ما داده شده که همهی آنها باید استخراج شوند و سرمشق زندگیمان قرار گیرند.
لطفاً چند نمونهی دیگر از شاخصههایی که در طراحی لباس، ارزش به حساب میآیند را بفرمایید.
از مهمترین شاخصههایی که در طراحی لباس ارزش محسوب میشوند، این است که طرح لباس باید مطابق سلیقه و فرهنگ مردم زمانه باشد. ما نمیتوانیم لباسی را که هیچ ارتباطی به زمانهمان ندارد طراحی کرده و انتظار استقبال مردم را داشته باشیم. از سوی دیگر، طرح لباسی که در تمام ابعاد آن اغراق شده و بر اساس گفتمان امروز، آن را فشن، مد و مدرن مینامند و طرحی خارج از اصول دارد نیز مورد تأیید جوامع اسلامی نیست. طبق دستور اسلام اگر فردی لباسی بپوشد که خارج از عرف جامعه باشد، به لحاظ شرع و عرف حرام است. پوشیدن لباسی که بوسیلهی آن، فرد انگشتنما شود و مردم عادی مومن، حاضر به پوشیدن آن نباشند، در فرهنگ اسلامی صحیح نیست چراکه به این حالت لباس شهرت میگوییم. هر جامعهای نیاز به طراحان لباس مختص به همان جامعه را دارد زیرا دین، فرهنگ و عرف در هر جامعه متفاوت از دیگری است. طراحان لباس هر خطه باید با مطالعه عمیق سه مورد ذکر شده، طرحهایی مختص جامعه خود را ارائه دهند تا ارزش واقعی لباس معنا پیدا کند. به طور مثال، در حال حاضر مانتویی که در کشور ما طراحی میشود، هیچگونه ارتباطی به فرهنگ ما ندارد. مثال دیگری را عرض میکنم؛ آیا طراحان لباس امروز ما میتوانند به این پرسش پاسخ دهند که لباس عروس ایرانی اصیل و ارزشمند چه شاخصههایی باید داشته باشد؟ اگر نمیدانند، برای یافتن پاسخ خود چه باید بکنند؟ اگر یک طراح لباس نتواند برای پرسشهای تخصصی خود و دیگران پاسخی بیابد، قطع به یقین احساس ناکارآمدی خواهد کرد. دلیلش نیز این است که دادههای ورودی ذهنش هیچ ارتباطی به خروجی که باید داشته باشد ندارد و اینگونه عرصه ورود پوشاک و تقلید از غرب فراهم میشود.
حال ما باید چه کنیم که از ورود فرهنگ پوشاک غرب جلوگیری کنیم؟
ابتدا باید تاریخ را از زمانی که هنوز فرهنگ غرب به طور کامل، در لباس رخنه نکرده و برای مثال لباس عروس ایرانی هویت خود را از دست نداده بود، مطالعه کنیم تا بفهمیم روند طراحی چگونه شکل گرفته و بعد آن را با توجه به حال، بازسازی و یا مدرن کنیم؛ طوری که متناسب با زمان حالمان باشد اما سبک و هویت ایرانیاش را حفظ نماید. اگر این چنین عمل نشود، طراحان لباس نیز نوعی تهدید برای باورهای دینی و ملی محسوب میشوند زیرا طراحانی که فرض بر ناتوانی خود دارند ترجیح میدهند بدون هیچ تلاش و جستجویی در جریان لباس کشور، دنبالهروی غرب باشند و فرهنگ پوشش غربی را رواج دهند. این تنها چیزی است که غرب به دنبال آن است و آن را در مسیر مدرنیته میداند. در طی این جریان، بعد از جا افتادن فرهنگ مورد نظرشان برای نابودی بنیانهای اجتماعی هر کشور، بین مردم آن سرزمین و هویت اصلیشان گسست ایجاد مینمایند. در این میان، کشور ما یکی از تمدنهایی است که هویت اصیلی دارد و به عنوان تمدن کهن شناخته شده است، به طبع جوامع بسیاری به این تمدن طمع نموده و میکوشند تا نداشتههایشان را با تحریف و از بین بردن سایر ملل جبران نمایند.

راه برقراری ارتباط صنعت پوشاک و نساجی با تمدن اصیلمان چیست؟
پایههای تمدنهای پیشین در امارتها و صنایع لطیفهای است که از آن دوران مانده است مانند سفال، کاشی، پارچه و لباس. در واقع این جاست که مأموریت صنعت نساجی، پوشاک و مد در شکلدهی تمدن تعریف و معلوم میشود. در حال حاضر باید ببینیم آیا لباسی که امروزه در کشورمان طراحی و روانه بازار میشود، درخور شأن، ارزش و هویت مردمان این تمدن میباشد؟ امروزه روز در طراحی لباس کمتر المان شناخته شدهای برای معرفی یک فرد اصیل ایرانی وجود دارد. یعنی در طراحی باید به سمتی برویم، که خود لباس به تنهایی حرفی برای گفتن داشته باشد. اما چگونه؟ لازم به ذکر است که طراحان لباس ایرانی- اسلامی باید دارای مهارت و پیچیدگی ذهنی، خلاقیت و تجسم باشند؛ به این معنا که لباس طراحی شده توسط طراحان باید به تنهایی معرف هویت ایرانی- اسلامی خود باشد. البته تنها توجه به طراحی کافی نیست. لباس یک فرد متمدن مسلمان، باید ویژگیهای مهندسی خاص خود را نیز داشته باشد. در واقع ترکیب طراحی اسلامی با علوم دیگر مانند مهندسی یکی از شاخصههای طراحی لباس ایرانی- اسلامی، متمدن و ارزشمند خواهد بود.
اصلیترین شاخصهای که در طراحی لباس ایرانی- اسلامی ارزش محسوب میشود، چیست؟
اصلیترین شاخصهی طراحی لباس اسلامی این است که کارکرد آن ضد طاغوت باشد. اسلام و ظهور آن برای مبارزه با طاغوت بوده است. پس مهمترین فاکتور طراحی اسلامی این است که طاغوتستیز باشد. با بیان یک مثال برای شما بیشتر توضیح میدهم؛ یکی از جذابترین تمایزدهنده ای که در حوزهی طاغوت به صورت پیچیده بر روی آن کار شده، رنگ است. برای مثال در تاریخ، بنالعباس برای تفکیک خود از بنیامیه رنگ مشکی را انتخاب کردند. هر قوم و قبیلهای برای متمایز بودن خود از قبیلهی دیگر، لباس و پوششی که المانهای منحصربه فرد خود را داشت، برمیگزید و در اسلام نیز تشبه مسلمانان به طاغوتیان حرام است. از نظر پوشش، جلوگیری از گرفتار شدن در این حوزه بر عهده طراحان لباس است. آنها باید بدانند که مثلاً چه رنگهایی رنگ طاغوت بوده و از آنها استفاده نکنند تا ارزشهای اسلامی حفظ شود. اگر به فرض رنگ مرجانی، رنگ سال اعلام میشود باید بررسی کرد که آیا در جوامع اسلامی هم میتوان از این رنگ استفاده نمود؟ چرا باید رنگ مورد استفادهی مسلمانان را نیز غربیها انتخاب کنند؟ در صورتی که زمانی که غرب از رنگ بیاطلاع بود، در جهان اسلام رنگرزی وجود داشت. چرا در کشوری با مردمان مسلمان باید لباسی سنتی و اسلامی با رنگ مدرن و غربی طراحی شود؟ چرا باید هویت یک لباس سنتی اصیل از آن گرفته شود؟ حال میتوانید دریابید که چرا جریان لباس در کشور ما در حالت سکون است؟! برای حل این مشکل باید دید طراحان کشورمان وسیعتر شود تا بتوانند لباس ملی ایرانی- اسلامی را احیاء کنند.

برای بازتر شدن دید طراحان لباس ایرانی- اسلامی چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
در ابتدا طراحان لباس باید بینهایت به طراحی لباس علاقهمند باشند؛ طوری که اگر قرار باشد دفعات دیگری هم به دنیا آمده و زندگی کنند، همچنان مایل به انتخاب این رشته باشند تا بتوانند از پس چالشهای بسیار آن برآیند. دوم اینکه به طراحی لباس تنها به عنوان یک رشته، شغل و یا هنر نگاه نکنند بلکه آن را زمینهای برای اشتغال و کارآفرینی در کشور خود بدانند. برای مثال کشورهایی مانند چین، آمریکا، فرانسه، ایتالیا، ترکیه و اسپانیا با سرمایهگذاری در این حیطه توانستهاند خود را به عنوان قدرتهای برتر اقتصادی جهان مطرح کنند. همانطور که گفته شد، کشور ما یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان است پس باید از قافله عقب نمانده، از این صنعت باید به عنوان یک استراتژی برای مقابله با مشکلات اقتصادی و سیاسی خود استفاده کرده و به دنبال طراحی لباس برای فردا، یعنی تمدن نوین ایرانی- اسلامی باشد.
کلام پایانی
امروز موضوع لباس فراتر از چند وزارتخانه و دولت است و امری حاکمیتی بنظر میرسد. باید دانشگاهها، حوزههای علمیه، نهادهای انقلاب و سایر مراجع مربوطه تحت نظر یک شورای قوی فقهی و سیاستگذاری حرکت خود را ادامه دهد و زیر نظر مستقیم رهبری معظم به برنامهریزی و هدفگذاری بپردازند و همچون فعالیتی که در حوزه ترویج حفظ قرآن کریم صورت گرفت، باید در این بخش انجام پذیرد.
تهیه و تنظیم: هاجر دولتی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.